تحلیلی حریم نیوز: با توجه به شعار سال ۱۴۰۱ و با در نظر داشتن لزوم تدوین یک برنامه جامع در راستای تحقق شعار سال، ضروری است که دولت با استفاده از سند آمایش سرزمین و ظرفیتهای منحصر به فرد هر استان نسبت به تهیه یک برنامه عملیاتی اقدام کند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی حریم نیوز:
در گزارشات قبلی اشاره شد که در بسیاری از کشورها دانشبنیانها در بحث ارتقای بهرهوری اهمیت جدی دارند و بر همین اساس عملکرد واقعی یک شرکت دانشبنیان را ارزیابی میکنند تا مشخص شود که کدام شرکت اثر واقعی در تولید یا رفع نیازهای تعریفشده داشته است.
بیشتر بخوانید
یاداشت تسنیم|الزامات اشتغالزایی از مسیر تولید دانشبنیان/ خروج از "گلخانه" و یک مدل تحولی در مسیر "رشد سریع" و "پیشرفت ثروتآفرین"
برای تحقق این تفکر جدید آن هم در اقتصاد ایران، لازم است دولت نیز خود را با آن تطبیق دهد و نگاه خود را چه در خصوص پروژههای دولتی و چه در زمینه سیاستهای حمایتی تغییر دهد، بر این اساس جهتگیری سرمایهگذاری دولتی و تغییر ریل از تولید سنتی به تولید دانشمحور، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
نقش اساسی دولت در تدوین و اجرای برنامه توسعه شرکتهای دانشبنیان
در این بحث دولت بهعنوان بالاترین نهاد اجرایی کشور نقش اساسی دارد. سازمان برنامه و بودجه پیش از این نسبت به تهیه و تنظیم سند آمایش سرزمینی ایران اقدام کرده است که براساس این سند ظرفیتهای موجود در هر استان مشخص شده است.
با توجه به این مسئله دولت میتواند از این سند بهعنوان یک سند بالادستی استفاده و برنامهای جامع برای توسعه دانشبنیانها ارائه کند، این مسئله از این جهت دارای اهمیت ویژه است که هر استان میتواند براساس ویژگیها و ظرفیتهای منحصر به فرد خود اقدام به حمایت از شرکتهای دانشبنیان در زمینههای موردنیاز خود کند.
این برنامه باید بهنحوی دقیق و جزئی تنظیم شود که یک نهاد دولتی نتواند تمام وظایف انجامشده خود را در انتهای سال تحت عنوان دستاوردهای خود ارائه کند. این برنامه باید عملیاتی باشد، بهنحوی که چه در بعد کلان و تعریف پروژهها و چه در زمینه اجرا شاهد پیوست دانشبنیان در پروژههای دولتی باشیم.
در زمان حاضر یکی از مشکلات اساسی شرکتهای دانشبنیان این است که در فضای آزمایشگاهی محدود شدهاند و عموماً در پارکهای علم و فناوری با تمرکز در تهران هستند، موارد بسیار کمی وجود دارد که در آن این شرکتها از شرایط گلخانهای خارج شده و وارد فاز صنعتی شده باشند.
دولت باید در راستای تقویت این شرکتها، فضای لازم را برای ورود آنها به صنایع مختلف را ایجاد و بهمرور زمان شرکتهای دانشبنیان را در مواردی که هر منطقه و استان کشور به آنها نیاز دارد، به صنایع آنها تزریق کند، بهطور مثال در برخی استانها شاهد هستیم که صنایع بزرگی شکل گرفته اما در عین حال مشکلات آب و تنش آبی نیز در آن استانها بهشدت بالاست.
یکی از مهمترین کاربردهای شرکتهای دانشبنیان افزایش بهرهوری و سودآوری از طریق افزایش سطح تکنولوژی تولید است. این شرکتها میتوانند با ارائه راهکارهای جدید در جهت افزایش بهرهوری انرژی و آب بهخصوص در صنایع بزرگ نقش اساسی داشته باشند.
نمونه دیگر خودروسازی است. شرکتهای دانشبنیان میتوانند در راستای تولید قطعات موردنیاز و یا ارتقای کیفیت قطعات تولید داخل و در نهایت خودروها نقش محوری داشته باشند. استفاده از دانش بالاتر میتواند موجب افزایش بهرهوری شود که این موضوع در نهایت به خودروسازیها برای افزایش سودآوری کمک خواهد کرد.
البته باید توجه داشت که از جمله کاربردهای اساسی شرکتهای دانشبنیان توسعه شرکتهای کوچک و متوسط است که نقش بسیار مؤثری در توسعه اشتغال دارند. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که افزایش سطح تکنولوژی و بهرهوری در برخی صنایع و در کوتاهمدت میتواند باعث کاهش نیاز به نیروی کار شود اما در نهایت و در دید بلندمدت توسعه دانشبنیانها سبب افزایش اشتغال نیز خواهد شد.
ضرورت ارائه برنامه عملیاتی دولت در ماههای ابتدایی سال 1401
با توجه به مواردی که به آن اشاره شد دولت باید بهسرعت برنامهای جامع برای توسعه شرکتهای دانشبنیان در استانهای مختلف بهتفکیک نیازهای آنها در زمینههای کشاورزی، مسکن و صنعت ارائه کند و این همان برنامهای است که در نهایت میتواند تحول بزرگی در زمینه اشتغالزایی و افزایش سطح بهرهوری در کشور رقم بزند.
زمانی میتوانیم بگوییم شعار سال یعنی تولید، دانشبنیان و اشتغالزایی که از سوی رهبر معظم انقلاب تعیین شده است، تحقق پیدا کرده است که نقش دانشبنیانها در زمینههای مختلف و زندگی روزمره مردم مشهود باشد، در نتیجه صرف اینکه دولت برنامهای در جهت استفاده تخصصی استانها از شرکتهای دانشبنیان ارائه کند کافی نیست بلکه باید از استانها و استانداران اجرای این برنامهها را مطالبه کند.
در همین رابطه لازم است مرکز آمار و بانک مرکزی که وظیفه جمعآوری آمارها و ارائه آن برای استفاده تصمیمسازان کشور را دارند، زمینه لازم جهت بررسی مستمر وضعیت شرکتهای دانشبنیان را فراهم کنند.
تأکید چین بر تولید دانشمحور و هوشمند در چهاردهمین برنامه توسعه خود
طی دهههای اخیر نمونههای بزرگی را از این تحولات بزرگ در عرصه تکنولوژی و تأثیری که میتواند بر اقتصاد کشورها داشته باشد شاهد بودیم. مثالهای روشن این موضوع شامل دوربینهای عکاسی (جایگزینی دوربینهای دیجیتال)، تلفنهای همراه (رشد سریع اپل) و اخیراً صنعت خودرو (رشد سریع خودروهای برقی) است.
در همین زمینه چین بهصورت مستمر در حال برنامهریزی برای توسعه تولید دانشمحور است. کشور چین در طرح توسعه تولید هوشمند در چهاردهمین برنامه پنجساله (2025 ـ 2021) توسعه خود، به چهار محور اصلی یعنی تسریع در نوآوری سیستم و تقویت محرکهای جدید توسعه یکپارچه، گسترش کاربردهای تولید هوشمند و گشایش مسیرهای جدید جهت ایجاد تحول، رسیدن به خودکفایی در تولید و گسترش مزایای سیستمهای صنعتی و تضمین حمایت از تولید هوشمند اشاره کرده است.
از جمله مهمترین دستاوردهای ترویج و گسترش کاربردهای تولید هوشمند در چین میتوان به افزایش 45درصدی میانگین بازده تولید طرحهای آزمایشی، کاهش 35درصدی چرخه توسعه محصول، کاهش 35درصدی میانگین نرخ تولید محصولات معیوب، تولید هوشمند فرآیندمحور، تولید شبکهای مشارکتی و ایجاد مدلهای نوین مقیاس گسترده و قالبهای جدید مانند شخصیسازی، خدمات راهاندازی و نگهداری از راه دور اشاره کرد.
بر همین اساس به شش دستورالعمل کلی برای توسعه تولید هوشمند یعنی پایبندی به رهبری بازار، اذعان به نقش تعیینکننده بازار در تخصیص منابع، تقویت جایگاه غالب بنگاهها در توسعه تولید هوشمند، تأکید بر محوریت نوآوری، توسعه یکپارچه شرکتهای بزرگ و شرکتهای کوچک و متوسط و بهبود سیستمی اشاره شده است.
الزام بازنگری در سیاستهای دولت در حمایت از شرکتهای دانشبنیان
تا امروز حمایتهای دولتی عموماً بر مبنای تشکیل شرکتهای دانشبنیان بوده است به این معنا که یک شرکت بهسبب دانشبنیان بودن از برخی معافیتهای مالیاتی، وامهای با بهره پایین و معافیتهای گمرکی بهرهمند میشده است.
بهنظر میرسد این سیاستهای حمایتی باید بهنحوی تغییر پیدا کند که یک شرکت دانشبنیان براساس توسعه و رشدی که دارد مورد حمایت قرار گیرد، این مسئله میتواند به مشوقی برای تولید واقعی دانش و تولیدِ اشتغالزا در کشور تبدیل شود.
برای جبران عقبماندگی در عرصههای مختلف نیاز به تحول و انقلاب داریم
باید توجه داشت که سرعت پیشرفت تکنولوژی به حدی رسیده است که شاید بتوان گفت برای جبران فاصله موجود تا بالاترین سطح تکنولوژی و بهرهوری در برخی زمینهها، دیگر نباید بهدنبال رویکرد پیشرفت مستمر بود، بلکه برای جبران فاصلههای موجود باید به فکر ایجاد یک تحول عظیم و انقلاب باشیم و طبیعتاً در این مسیر باید به شرکتهای دانشبنیان بهعنوان مهمترین ابزار کشور در جهت تحقق این هدف توجه ویژهای داشت.
مدل توسعه دانشبنیانها با توجه به ظرفیتهای استانی و استفاده از آنها در پروژههای دولتی و حمایت از بخش خصوصی برای کمک گرفتن از این شرکتها با تبدیل به یک برنامه عملیاتی میتواند شرکتهای دانشبنیان را از فضای آزمایشگاهی، گلخانهای و متمرکز در پایتخت خارج کند و آنها را بهسمت حل مسائل و مشکلات مردم حرکت دهد.
این اقدام میتواند زمینه خوبی برای اشتغال در استانها فراهم کند، ضمن اینکه استفاده از دانشبنیانها بهرهوری را افزایش خواهد داد و به این ترتیب شعار سال تنها در سربرگها باقی نخواهد ماند و در عمل نیز محقق خواهد شد.
در گزارشات قبلی اشاره شد که در بسیاری از کشورها دانشبنیانها در بحث ارتقای بهرهوری اهمیت جدی دارند و بر همین اساس عملکرد واقعی یک شرکت دانشبنیان را ارزیابی میکنند تا مشخص شود که کدام شرکت اثر واقعی در تولید یا رفع نیازهای تعریفشده داشته است.
بیشتر بخوانید
یاداشت تسنیم|الزامات اشتغالزایی از مسیر تولید دانشبنیان/ خروج از "گلخانه" و یک مدل تحولی در مسیر "رشد سریع" و "پیشرفت ثروتآفرین"
برای تحقق این تفکر جدید آن هم در اقتصاد ایران، لازم است دولت نیز خود را با آن تطبیق دهد و نگاه خود را چه در خصوص پروژههای دولتی و چه در زمینه سیاستهای حمایتی تغییر دهد، بر این اساس جهتگیری سرمایهگذاری دولتی و تغییر ریل از تولید سنتی به تولید دانشمحور، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
نقش اساسی دولت در تدوین و اجرای برنامه توسعه شرکتهای دانشبنیان
در این بحث دولت بهعنوان بالاترین نهاد اجرایی کشور نقش اساسی دارد. سازمان برنامه و بودجه پیش از این نسبت به تهیه و تنظیم سند آمایش سرزمینی ایران اقدام کرده است که براساس این سند ظرفیتهای موجود در هر استان مشخص شده است.
با توجه به این مسئله دولت میتواند از این سند بهعنوان یک سند بالادستی استفاده و برنامهای جامع برای توسعه دانشبنیانها ارائه کند، این مسئله از این جهت دارای اهمیت ویژه است که هر استان میتواند براساس ویژگیها و ظرفیتهای منحصر به فرد خود اقدام به حمایت از شرکتهای دانشبنیان در زمینههای موردنیاز خود کند.
این برنامه باید بهنحوی دقیق و جزئی تنظیم شود که یک نهاد دولتی نتواند تمام وظایف انجامشده خود را در انتهای سال تحت عنوان دستاوردهای خود ارائه کند. این برنامه باید عملیاتی باشد، بهنحوی که چه در بعد کلان و تعریف پروژهها و چه در زمینه اجرا شاهد پیوست دانشبنیان در پروژههای دولتی باشیم.
در زمان حاضر یکی از مشکلات اساسی شرکتهای دانشبنیان این است که در فضای آزمایشگاهی محدود شدهاند و عموماً در پارکهای علم و فناوری با تمرکز در تهران هستند، موارد بسیار کمی وجود دارد که در آن این شرکتها از شرایط گلخانهای خارج شده و وارد فاز صنعتی شده باشند.
دولت باید در راستای تقویت این شرکتها، فضای لازم را برای ورود آنها به صنایع مختلف را ایجاد و بهمرور زمان شرکتهای دانشبنیان را در مواردی که هر منطقه و استان کشور به آنها نیاز دارد، به صنایع آنها تزریق کند، بهطور مثال در برخی استانها شاهد هستیم که صنایع بزرگی شکل گرفته اما در عین حال مشکلات آب و تنش آبی نیز در آن استانها بهشدت بالاست.
یکی از مهمترین کاربردهای شرکتهای دانشبنیان افزایش بهرهوری و سودآوری از طریق افزایش سطح تکنولوژی تولید است. این شرکتها میتوانند با ارائه راهکارهای جدید در جهت افزایش بهرهوری انرژی و آب بهخصوص در صنایع بزرگ نقش اساسی داشته باشند.
نمونه دیگر خودروسازی است. شرکتهای دانشبنیان میتوانند در راستای تولید قطعات موردنیاز و یا ارتقای کیفیت قطعات تولید داخل و در نهایت خودروها نقش محوری داشته باشند. استفاده از دانش بالاتر میتواند موجب افزایش بهرهوری شود که این موضوع در نهایت به خودروسازیها برای افزایش سودآوری کمک خواهد کرد.
البته باید توجه داشت که از جمله کاربردهای اساسی شرکتهای دانشبنیان توسعه شرکتهای کوچک و متوسط است که نقش بسیار مؤثری در توسعه اشتغال دارند. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که افزایش سطح تکنولوژی و بهرهوری در برخی صنایع و در کوتاهمدت میتواند باعث کاهش نیاز به نیروی کار شود اما در نهایت و در دید بلندمدت توسعه دانشبنیانها سبب افزایش اشتغال نیز خواهد شد.
ضرورت ارائه برنامه عملیاتی دولت در ماههای ابتدایی سال 1401
با توجه به مواردی که به آن اشاره شد دولت باید بهسرعت برنامهای جامع برای توسعه شرکتهای دانشبنیان در استانهای مختلف بهتفکیک نیازهای آنها در زمینههای کشاورزی، مسکن و صنعت ارائه کند و این همان برنامهای است که در نهایت میتواند تحول بزرگی در زمینه اشتغالزایی و افزایش سطح بهرهوری در کشور رقم بزند.
زمانی میتوانیم بگوییم شعار سال یعنی تولید، دانشبنیان و اشتغالزایی که از سوی رهبر معظم انقلاب تعیین شده است، تحقق پیدا کرده است که نقش دانشبنیانها در زمینههای مختلف و زندگی روزمره مردم مشهود باشد، در نتیجه صرف اینکه دولت برنامهای در جهت استفاده تخصصی استانها از شرکتهای دانشبنیان ارائه کند کافی نیست بلکه باید از استانها و استانداران اجرای این برنامهها را مطالبه کند.
در همین رابطه لازم است مرکز آمار و بانک مرکزی که وظیفه جمعآوری آمارها و ارائه آن برای استفاده تصمیمسازان کشور را دارند، زمینه لازم جهت بررسی مستمر وضعیت شرکتهای دانشبنیان را فراهم کنند.
تأکید چین بر تولید دانشمحور و هوشمند در چهاردهمین برنامه توسعه خود
طی دهههای اخیر نمونههای بزرگی را از این تحولات بزرگ در عرصه تکنولوژی و تأثیری که میتواند بر اقتصاد کشورها داشته باشد شاهد بودیم. مثالهای روشن این موضوع شامل دوربینهای عکاسی (جایگزینی دوربینهای دیجیتال)، تلفنهای همراه (رشد سریع اپل) و اخیراً صنعت خودرو (رشد سریع خودروهای برقی) است.
در همین زمینه چین بهصورت مستمر در حال برنامهریزی برای توسعه تولید دانشمحور است. کشور چین در طرح توسعه تولید هوشمند در چهاردهمین برنامه پنجساله (2025 ـ 2021) توسعه خود، به چهار محور اصلی یعنی تسریع در نوآوری سیستم و تقویت محرکهای جدید توسعه یکپارچه، گسترش کاربردهای تولید هوشمند و گشایش مسیرهای جدید جهت ایجاد تحول، رسیدن به خودکفایی در تولید و گسترش مزایای سیستمهای صنعتی و تضمین حمایت از تولید هوشمند اشاره کرده است.
از جمله مهمترین دستاوردهای ترویج و گسترش کاربردهای تولید هوشمند در چین میتوان به افزایش 45درصدی میانگین بازده تولید طرحهای آزمایشی، کاهش 35درصدی چرخه توسعه محصول، کاهش 35درصدی میانگین نرخ تولید محصولات معیوب، تولید هوشمند فرآیندمحور، تولید شبکهای مشارکتی و ایجاد مدلهای نوین مقیاس گسترده و قالبهای جدید مانند شخصیسازی، خدمات راهاندازی و نگهداری از راه دور اشاره کرد.
بر همین اساس به شش دستورالعمل کلی برای توسعه تولید هوشمند یعنی پایبندی به رهبری بازار، اذعان به نقش تعیینکننده بازار در تخصیص منابع، تقویت جایگاه غالب بنگاهها در توسعه تولید هوشمند، تأکید بر محوریت نوآوری، توسعه یکپارچه شرکتهای بزرگ و شرکتهای کوچک و متوسط و بهبود سیستمی اشاره شده است.
الزام بازنگری در سیاستهای دولت در حمایت از شرکتهای دانشبنیان
تا امروز حمایتهای دولتی عموماً بر مبنای تشکیل شرکتهای دانشبنیان بوده است به این معنا که یک شرکت بهسبب دانشبنیان بودن از برخی معافیتهای مالیاتی، وامهای با بهره پایین و معافیتهای گمرکی بهرهمند میشده است.
بهنظر میرسد این سیاستهای حمایتی باید بهنحوی تغییر پیدا کند که یک شرکت دانشبنیان براساس توسعه و رشدی که دارد مورد حمایت قرار گیرد، این مسئله میتواند به مشوقی برای تولید واقعی دانش و تولیدِ اشتغالزا در کشور تبدیل شود.
برای جبران عقبماندگی در عرصههای مختلف نیاز به تحول و انقلاب داریم
باید توجه داشت که سرعت پیشرفت تکنولوژی به حدی رسیده است که شاید بتوان گفت برای جبران فاصله موجود تا بالاترین سطح تکنولوژی و بهرهوری در برخی زمینهها، دیگر نباید بهدنبال رویکرد پیشرفت مستمر بود، بلکه برای جبران فاصلههای موجود باید به فکر ایجاد یک تحول عظیم و انقلاب باشیم و طبیعتاً در این مسیر باید به شرکتهای دانشبنیان بهعنوان مهمترین ابزار کشور در جهت تحقق این هدف توجه ویژهای داشت.
مدل توسعه دانشبنیانها با توجه به ظرفیتهای استانی و استفاده از آنها در پروژههای دولتی و حمایت از بخش خصوصی برای کمک گرفتن از این شرکتها با تبدیل به یک برنامه عملیاتی میتواند شرکتهای دانشبنیان را از فضای آزمایشگاهی، گلخانهای و متمرکز در پایتخت خارج کند و آنها را بهسمت حل مسائل و مشکلات مردم حرکت دهد.
این اقدام میتواند زمینه خوبی برای اشتغال در استانها فراهم کند، ضمن اینکه استفاده از دانشبنیانها بهرهوری را افزایش خواهد داد و به این ترتیب شعار سال تنها در سربرگها باقی نخواهد ماند و در عمل نیز محقق خواهد شد.
0 دیدگاه