تحلیلی حریم نیوز: شایعات با دو عامل اهميت و ابهام مربوط مي شوند و ما مي توانيم آن را به شكل يك معادله جبري بصورت : (نيروي شايعه = اهميت × ابهام) تعريف كنيم
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی حریم نیوز:
شايعه پديده اي است اجتماعي در عين حال كه كلمه اي ساده است اما داراي كاربـردهاي قوي است اين پديده اجتماعي حيات سياسي، اجتماعي و فرهنگي انسانها را دستخوش تحول و دگرگوني زيادي ساخته است.
شايعات پديده هايي هستند مرموز كه به صورت گفته يا نوشته هايي بي پايه و اسـاس، بي دليل و مدرك بصورت تركيبي از چيزهايي كه هم حـقيقت دارند هم ندارند به سرعت در قالب سينه به سينه بين مردم و جامعه ي معين پخش مي شود.
كارشناسـان علـوم اجتماعي معتقدند كه داستانهاي دروغين و شايعات در حقيقت نسخه هاي تحريف شده اي از روايات و داستانهاي حقـيقي هستند كه بعضي از آنها از روي قصد و غرض ساخته و پرداخته و نوشته و منتشر مي شوند، بعضي از شايعـات به مرور زمان شـكل گرفته و از چيز كوچكي شروع و در اثر واكنشها و دست به دست شدن ها و سينه به سينه رفتن به موضوعات خاص تبديـل ميگردند كه نهايتاٌ سر از روزنامه ها ، اينترنت ، محافل ، كنفرانسها و راديو و تلويزيون در مي آورند.
با توجـه به اينكه خيلي از ناقلين شايعه دلشان نمي خواهد كه شايعه پراكني كنند اما ناخودآگاه در اثر بحرانها و تحولات جامعه دست به اين كار مي زنند. معمولاٌ طرح شايعات از دو حال خارج نيست يا بر مبناي تخيل، دروغ و تهمت شكل مي گيرد يادر پي وقوع يـك اتفاق و رويداد منتشر مي شود، كه پذيرش آن بستگي به وضعيت افكار عمومي جامعه مخاطب و زمان انتشارآن دارد. برخي شايعه پردازي را تلاش فردي و جمعي براي حضور در دايره توجهات افكار عمومي مي دانند. غير از وضعيت مخاطبين و زمان انتشار شايعات جوامع و فرهنگ مردم نيز در پذيرش و پرورش شايعات موثر هستند و همچنين كنجكاوي مردم و نياز آنان به خبر و اطلاعات را نيزاز عوامل گسترش شايعات مي توان عنوان كرد.
پديده شايعه را نمي توان انكار كرد اما گسترش آن در سطوح مختلف بستگي به اتفاقات و رويدادهاي مختلفي داشته تا شكل گرفته و به سرعت در جامعه منتشر شود.
گاهي شايعه تنها بر اساس برخي حدس و گمانهاي مبتني بر حقايق آشكار مي آيند كه به دليل انتظار و نگراني عده اي در موضوعي خاص است و اين نيز طبيعي است كه انسانها در وضعيتهاي اضطراب و نگراني دست به حدس و گمانهايي مي زنند و بدين ترتيب بسياري از شايعات در جامعه جريان پيدا مي كند شايعات در زمان بحران و جنگ در ايام صلح در وضعيت عادي و در موقعيت خوشي شكوفا مي شوند، اما آنچه اكنون از شايعات بهره برداري مي شود به متخصصان عمليات رواني در جوامع مختلف ربط دارد در جريانهاي سياسي و اختلافات بيشتر دو كشور و بيشتر نظام سلطه از اين شيوه كه مي توان آنرا يكي از موثرترين شيوه هاي جنگ رواني خواند براي تامين اهداف و پشتيباني از اهداف عملياتي خود مورد استفاده قرار مي دهند.
در اين مقاله سعي بر آن خواهد شد تا نگارش و چينش مطالب بصورت كاربردي مطرح و دسته بندي گردد.
زيرا مي توان اين موضوع را يكي از موضوعات مهم جوامع كنوني دانست تاييد اهميت آنرا مي توان با جستجو در يكي از بزرگترين موتورهاي جستجوگرهاي جهان (google) با بيش از 15 ميليون سند فهرست شده يافت.
مفاهيم و تعاريف:
در خصوص شايعه (Rumor) تعاريف مختلفي توسط صاحب نظران ارايه گرديده كه بطور كلي در مفهوم عام (شايعه را خبري از نوعي ابتدايي ترين خبرها دانسته اند كه بر پايه هياهويي بي اساس پديد مي آيد. شايعه انتقال پيام وخبر از طريق شفاهي است بي آنكه منبع آن شناخته شود.
بنابراين خبري است از هر جهت غير دقيق، ناموفق و ناقص، شايعه يعني توجه جامعه يا گروه به مسئله اي خاص .در جريان تبادل نظر مكرر ، افراد گروه سعي مي كنند كه پاسخ معما را با كنار يكديگر قرار دادن قطعه هايي از اطلاعات كه از اينجا و آنجا گردآوري كرده اند، كشف كنند. هرچه مقدار اطلاعات كمتر باشد، نقش ذهن ناخودآگاه گروه در تفسير واقعه بيشتر مي شود و هرچه مقدار اطلاعات بيشتر مي شود، تفسير آنان به حقيقت نزديكتر مي گردد. شايعات، حادثه يا حقيقتي نگران كننده است (نوئل كاپوناژ).
شايعه پديده اي اجتماعي است و در روند همكاري گروه شكل مي گيرد و مستقل مي شود. در جمع تاييد و تقويت مي شود و به اوج خود مي رسد و همين جمع با مسكوت گذاشتن آن ، آن را خاموش مي كنند و شايعه به پايان عمرش مي رسد.
شايعه خبر است
شايعه خبري غير دقيق، ناموثق و ناقص است شايعه از ديدگاه مذهبي، مجموعه اي از غيبت ، بهتان و حتي استهزاء يا دشنام است كه بر اساس احكام ديني ما بايد با آنها برخورد كرد و بي تفاوتي نسبت به آنها نوعي مشاركت در گسترش اين گناهان است.
شايعه خبر يا اطلاعي غير موثق است كه مبتني بر مشهورات يا قول اجتماع است يعني اعتبار خود را از تواتر و شيوع خود مي گيرد شايعه خبر بي اساسي است كه گوينده آن را براي ترور شخصيت انسان برجسته و آبرومند و يا هر موضوع دلخواه فردي يا اجتماعي در جامعه نشر مي دهد.
هر گزارش يا شرح يك حادثه كه آزدانه بدون توجه به راستي و نادرستي آن دهن به دهن مي گردد را شايعه گويند. در معناي لغوي شايعه، انتشار خبر نهفته است، شايعه خبري بي اساس و يا ناروايي كه در ميان مردم زبان به زبان مي گردد.
يكي از معروف ترين تعريف ها، تعريف گردن الپورت و لئو پستمن (Allport . postman) مي باشد كه بدين صورت تعريف شده است:
"شايعه اصطلاحي است كه به نظري عيني و معين اتلاق مي شود، نظري كه مطرح شده است تا شنونده به آن اعتقاد پيدا كند . شايعه به طور معمول از طريق صحبت از شخصي به شخص ديگر از طريق صحبت منتقل مي شود، بدون اينكه اين امر نيازمند سطحي بالا از برهان و دليل باشد. (كتاب روانشناسي شايعه)
شايعه عبارت است از يك گزاره (propositions) (يا موضوع) خاص گماني بدون وجود ملاكهاي اطمينان بخش رسيدگي (secure standards of evidene) كه معمولا به صورت شـفاهي از فـردي به فـرد ديـگر انتـقال مي يابد(10)
از مجموعه تعاريف ارايه شده در خصوص شايعه مي توان نتيجه گرفت كه شايعه ساخته و پرداخته انسانهاست خبري ناموثق بدون منبع از فرد به فرد منتقل و سپس در سطح يك جامعه بزرگتر گسترش مي يابد .
ويژگي شايعه:
هر شايعه مقداري از واقعيت را داراست. شايعه يك پديده اجتماعي است كه براي ساختن شايعه حداقل به دو نفر نياز است شايعه بيان نگراني ها و اضطرابهاي بخشي از مردم در برابر فريب اطلاعاتي است. شايعه در رديف پيامهايي است كه براي تحريك هيجاني ، ترس را فرياد مي كشد – شايعه كسي را قانع نمي كند ، چيزي را به زبان مي آورد كه عموم حاضرند آن را باور كنند .
شايعات منبع مشخصي ندارند مخاطبانش ناهمگون و پراكنده اند مسيرهاي انتقال آن رسمي و غير رسمي است شبكه هاي پخش آن ناپايدار و زودگذر است . سرعت انتشار شايعه شگفت انگيز است.
محتوايش تازه و بروز و با هزينه اندك قابل پذيرش بسياري از مردم است. كنترل آن بسيار دشوار است. نوعي فرافكني است توليدش ساده، بازتابش غير قابل پيش بيني است مقابله با آن بسيار پيچيده است.
شايعه به تدريج كه تعداد زيادتري از اشخاص را فرامي گيرد قدرت اقناعي هم پيدا مي كند شايعات در گفت و گوهاي دوستانه نيز گاهي آشكار مي شود . محتواي آن ساختگي و غير واقعي و گاهي نيز بخشي از يك واقعيت است كه شاخ و برگ فراواني به آن داده مي شود افكار عمومي نقش تعيين كننده اي بر مدت زمان پايداري يك شايعه در جامعه بر عهده دارد.
شايعه بخشي از يك خبر است كه به علل مختلف دور از دسترس افكار عمومي قرار گرفته ، اما نبايد فراموش كرد كه بخش قابل توجهي از شايعات را دروغ ، تهمت و افترا تشكيل مي دهد. شايعه پردازي را معمولا افراد ضعيف النفس يا گروههايي كه با بي توجهي عامه مردم روبرو مي شوند تقويت مي كنند . شايعات كوچك و بزرگي كه هر از گاهي در جامعه با آن مواجه مي شويم ، معمولا خبري دروغ با شاخ و برگهاي فراوان است كه عليه يك فرد يا گروه منتشر مي شود و عده اي ديگر با طراحان اين شايعه به تقويت و گسترش آن مي پردازند. شايعه پردازي در طول تاريخ مورد توجه برخي افراد يا گروهها بوده است.
برخي شايعه را چون آب دريا مي دانند كه هرچه نوشيده شود بيشتر ايجاد عطش مي كند و اين به دليل ايجاد ترس ، نگراني در جامعه است.
از ديگر ويژگي هاي شايعه مي توان به موارد زير اشاره نمود :
شايعه داراي پشتوانه است به اين معني كه افراد ، گروه يا دستگاههايي در نشر آن دست اندر كارند شايعه حد و مرزي نداشته و تير آن به سوي هركسي نشانه مي رود.
شايعه عمر كوتاهي دارد كه بعد از مدتي از شدت آن كاسته مي شود و بيشتر افراد ساده و بيمار دل را ميفريبد انسانهاي مغرض ، حسود ، كم ظرفيت و كج فهم به شايعه سازي و شايعه پراكني دامن مي زنند . شايعات بازار سياه اطلاعات است كه الزاماٌ دروغ نيست ولي به خطا مي رسد زيرا به مرور از حقيقت فاصله مي گيرد بدليل اينكه در پشت پيام ظاهري شايعه پيام پنهاني هم وجود دارد همين پيام پنهان است كه موجب ارضاي شديد عاطفي مي شود.
شايعه براي گوينده و شنونده داراي اهميت است. وقايع حقيقي در نوعي ابهام پوشيده است . جهت اطمينان به واقعي بودن شايعه اغلب اجزايي از خبر يا هسته اي از حقيقت در آن گنجانده مي شود اما بيشتر شايعات در غياب ملاكهاي اطمينان بخش ساخته مي شوند.
شايعه در ضمن حركت خود در مسيرش كوتاه تر، مختصر تر و فشرده تر مي شود و به سادگي درك و بيان مي گردد. در روايات متاخر شايعه كلمات كمتري است و همچنين جزئيات كمتري ذكر مي شود.
اهداف شايعات و شايعه سازي :
اهداف سياسي در شايعه سازيهاي مهم و كلان
اهداف اقتصادي در كسب منافع مادي و اقتصادي مورد توجه كارتل ها ، تراستها ، تجار و بازرگانان
اهداف رواني مورد توجه نظاميان و متخصصان عمليات رواني در جهت تحت تاثير قرار دادن افكار عمومي
اهداف گروهي در جهت تامين منافع گروه
اهداف فردي در جهت رسيدن به خواسته ها،آرزوها ي شخصي
دسته بنديهاي شايعات
در خصوص دسته بندي
شايعات نيز نظرهاي مختلفي همچون تعريف وجود دارد در اين خصوص نيز انديشمندان زيادي تلاش كرده اند تا تقسيم بنديهايي را ارايه نمايند و در اين رابطه با هم اختلاف نظر نيز داشته اند اين بدليل روابط اجتماعي بين مردم وانگيزه هاي ذاتي هر جامعه و تقارنش با جوامع ديگر مي باشد لذا ارايه دسته بندي و طبقه بندي يكنواخت مشكل است اما به لحاظ اطلاع خوانندگان به دسته بنديهاي انجام گرفته اشاره مي گردد.
اين دسته بنديها بر اساس زمان ، موضوع و آثار اجتماعي علايق و منافع افراد گروهها ارايه گرديده است .
در خصوص دسته بندي گردان آلپورت و لئو پستمن چنين بيان نموده اند ، تنظيم و دسته بندي همچون موارد ديگر در پديده هاي رواني و اجتماعي بستگي به منافع و علايق تحليل كننده قضايا دارد . براي مقاصد محدود وخاص ، امكان دسته بندي شايعات كاملا مقدور است، البته با اين فرض كه مقدار و تعداد كافي از شايعات ، براي دسته بندي در دسترسي قرار داشته باشند.
ولي بايد اذعان نمود كه هيچ روش خاصي كه داراي اعتبار منحصر به فردي باشد وجود ندارد . ممكن است يك پژوهشگر علاقه مند به(1) سرعت، دوره ياديگر جوانب انتظار شايعه باشد و دومي علاقه مند به (2) داستان شايعه باشد و سومي علاقه مند به(3) طرز تفكر وانگيزه هاي احتمالي در آن باشدو چهارمي علاقه مند به (4) آثار اجتماعي شايعه از قبيل آسيب رساني ، منافع يا خنثي بودن آن باشد .
پژوهشگران ديگر، ممكن است به دسته بنديهاي ديگر روي آورند كه در آنها بين موارد زير فرق گذاشته شود(5) بين شايعات محلي و شايعات فراگير يا (6) بين شايعات جديد و قديم (7) بين داستانهاي قابل قبول و غير قابل قبول (8) بين تعبيرهاي رايج در زمانهاي كوتاه مدت و بلندمدت. بنابراين، شايعه مي تواند به شقوق گوناگوني تقسيم گردد.
1-بيساو(1928 bysow)جامعه شناس روس – از مقياس زمان براي دسته بندي شايعات استفاده نموده و آنرا به سه دسته تقسيم كرده است:
الف) شايعات خزنده كه به آرامي گسترش يافته و به همراه احساسي مملو از راز داري رواج مي يابد مانند شايعات غيب گونه . شايعات خصمانه . . .
ب) شايعات خشونت بار كه ماهيتاٌ آتشي هستند كه بدليل مخاطرات يا وعده هاي سوري مطرح مي گردند مانند آتشي كه چوب را مي سوزانند ، به سرعت منتشر شده و جامعه را طي مدتي بي نهايت كوتاه در بر مي گيرند.
ج)شايعات غواص يا فرو شونده كه براي مدتي رواج مي يابند و بعد زير آب رفته و مجددا به هنگام ظهور شرايط مناسب ، سر بر آورده و شايع مي گردند
نوع ديگري از دسته بندي شايعات توسط صلاح نصر نويسنده مصري در كتاب خود (جنگ رواني)مطرح نموده اما اين دسته بندي بر اساس تنفر بيان شده :
1-شايعات رويايي كه پر از تصورات خوش منظر و حاكي از آرزوها و روياهاي افراد مي باشد كه بيان كننده خشنودي و رضايت بازگوكنندگان آنها در قبول خبري است كه آرزو دارند.
2-شايعه هاي وهم آميز كه حاكي از ميل و رغبت نبوده، بلكه مبين (ترس) مي باشند مانند شايعات مغرضانه اي كه در جنگ ها و درگيريها در خصوص تعدادكشته ها و مجروحان بيان مي شود كه به صورت اغراق آميزي پخش مي گردد.
3-شايعات تفرقه انگيز كه با هدف ايجاد تفرقه و جدايي منتشر ميگردد (16)
اين نوع دسته بندي با عنوان شايعات 1-هراس آور2-آرزومندانه3-تفرقه افكن نيز مطرح است.
از ديگر دسته بنديها نظر روانشناس كانادايي ج10 ايروينگ(Irving 1943)است كه شايعات منتشر در جنگ در كشورش ، شش موضوع اصلي را در بر مي گرفته كه عبارتند از:
1-وحشت، نفرت، مرگ،
2-اسراف و خوش گذراني
3-تجاوز نظامي، يورش و تهاجم و به مخاطره افتادن امنيت
4-احساسات ضد انگليسي
5-هيئت دولت در خصوص جيره بندي، امور مالي و سرباز گيري
6-بي كفايتي در اداره امور جنگ
كه اين نوع دسته بندي ها حاوي منافع فوري براي روحيه بخشيدن به مردم بوده و روابط بين مردم و دولت را بهبود مي بخشد .
شايعه از ديدگاه روانشناسي :
گروهي از روانشناسان بر اين باورند كه شايعه پردازي نوعي بيماري است و معمولا شايعه پردازان را افراد يا گروههاي سرخورده اجتماعي، سياسي و فرهنگي تشكيل مي دهند كه براي تخليه رواني خود اين كار را انجام مي دهند .
فردي كه به بيماري سرخوردگي مبتلا شده به راحتي براي تخريب ديگران به دروغ ، تهمت ، افترا و حتي سندسازي روي مي آورد، تا شايد با مشاهده زحمت افتادن ديگران نوعي آرامش كاذب كسب كنند البته اين نگرش نسبي است و همه موارد به افراد سر خورده و پريشان حال بر نمي گردد بلكه گروهها و افرادي كه منافع آنها به خطر مي افتد يا جايگاه و پايگاه خود را در جامعه و افكار عمومي از دست مي دهند، براي رسيدن به منافع خود به شايعه سازي مي پردازند از نظر روانشناسان شايعه پردازي را دو گروه نيمه حرفه اي و حرفه اي مي سازند .
شايعه از ديد روانشناسي داراي دو شرط است 1-اهميت 2-ابهام كه در انتقال شايعه ، كم و بيش از رابطه هاي كمّي برخوردار است كه در قالب فرمول جديت و شدت شايعه را (R=i×a)كه ميزان رواج شايعه (R)تقريباٌ برابر است با حاصلضرب اهميت(i) در ابهام (a) ، موضوع مطروحه در آن شايعه هر آينه ابهام يا اهميت صفر باشد، شايعه اي وجود نخواهد داشت .
بعضي وقتها رابطه بين شايعه و منافع، آن قدر صميمي مي شود كه مي توان شايعه را بصورت "فرافكني"
يك وضعيت عاطفي تماماٌ شخصي توصيف كنيم. تحريف عواطف شخصي در فهم و تفسير محيط زيست تنها در تناسب با آثار تركيب شده اهميت و ابهام رخ مي دهد . فرافكني و تفكرات آرزومندانه تمايلات بي كراني نيستند . آنها تنها در شرايط مناسب عمل مي كنند . انسانها هوسهاي خود را با اعتقاد استحكام مي بخشند و شايعات كذب را با دليل تراشي و فرافكني و تنها با ابهام موضوع و اهميت خصوصي آن منتشر مي كنند .
نفوذ علايق شخصي بر پيش بيني، با درجه ابهام در شرايط محرك محدود مي شود اما همين محدوديت به وسيله عامل اهميت از ديدگاه پيش بيني كننده ي موضوعهاي مطروحه نيز ايجاد مي شود. اگر هر يك از دو عامل "اهميت" و "ابهام" صفر باشد نفوذ عوامل شخصي بر پيش بيني احتمالاٌ صفر خواهد بود. در صورتي كه آرزويي وجود نداشته باشد تا بر پيش بيني اعمال نفوذ كند، پيش بيني كننده تنها به ثبت ابهام شرايط تحريك آور موجود بسنده خواهند كرد. اگر عامل ابهام صفر باشد ، شرايط محرك آن قدر لا يتغير به نظر مي رسد كه حتي يك آرزوي شديد هم كارساز نخواهد بود.
از جمله توجه روانشناسان به الگوي اساسي برداشت، نگهداشت، گزارش كه در فرد شايعه پراكن رخ مي دهد مي باشد كه در اين خصوص به مطالعه " گواهي " يا فرو نشاندن (assuage)پرداخته و گواهي ناظر به عنوان گزارشگر را مورد بررسي قرار داده اند كه از جمله آنان (ويپل)است كه بيان نموده ، گزارش ، از فرآيند ادراك منتج مي شود و لذا تمامي روان شناسي حسن ، دقت و اندريافت (ادراك باطن)را در بر مي گيرد و توسط عوامل فراوان ذهني، گرايش مزاجي ، احساسات ظريف ، استعداد پذيرش وسوسه و غيره شكل مي گيرد.
در بحث گواهي سه گام روانشناختي عبارتند از ادراك، يادآوري، ارائه گزارش كه در انتقال شايعه سه گام برداشته مي شود .در شايعه اين گامها بصورت پايان ناپذيري در هر حلقه زنجير تكرار مي شوند و ادراك به جز در اولين حلقه زنجيره، در مابقي حلقه ها كاهش مي يابد و تنها به شنيده تبديل مي شود.
اصول زيربنايي شايعه :
از اصول زير بنايي شايعه مي توان به تسطيح(leveling) برجستگي (sharpening)و همانند سازي (assimilation)اشاره نمود.
1- تسطيح هرگز تا نقطه محو كامل پيش نمي رود ميزان تسطيح با وجود مخاطب سرعت مي يابد، اما خود تسطيح پديده اي عمومي است . تسطيح به معناي حذف كردن غير عمدي جزئيات نيست بعضي از جزئيات بيشتر حذف مي شوند.
2- برجستگي را مي توان به صورت ادراك ، حفظ و گزارش انتخابي تعداد معدودي جزئيات از بين مفاد بسيار تعريف نمود. برجستگي پديده اي است در مقابل تسطيح كه هيچ يك از اين دو بدون وجود ديگري هرگز موجوديت نمي يابند گاهي برجستگي با نسبت دادن تحرك و جنبش به اشيا و چيزهايي كه در واقع ساكن هستند به دست مي آيد.
3- همانند سازي ، وقتي علت حذف برخي جزئيات و برجسته كردن برخي جزئيات ديگر و يا دليل پس و پيش و اضافه كردن برخي مفاهيم و ديگر تحريفات را جستجو مي كنيم ، پاسخ را در فرايند همانند سازي مي يابيم كه مستقيماٌ در ارتباط با نيروهاي پر قدرت جاذبه داري است كه منبعث از زمينه هاي عقلاني و عاطفي موجود در ذهن شنونده اند و بر شايعه فشار مي آورند.
شايعه از ديدگاه جامعه شناسي
شايعه همانند هر بحث ديگر مرتبط با انسان، پديده اي اجتماعي است. شايعه، زماني وسيله اي براي حرفي است و زماني ديگر، موجب گسيخته شدن مهار طوفانهاي خشونت بار. در پاره اي از موارد، تا داستاني از نفس افتد و ديگر مطرح نشود، تنها تني چند از مردم از آن باخبر مي شوند و البته گاهي اين تعداد سر به ميليونها نفر مي زند. البته در موارد بسياري نيز شايعه خاصي و جود داشته كه هرگز از نفس نيفتاده و حتي در ادواري از تاريخ ، مجدداٌ از سر گرفته شده است . بي شك شايعات از اهميت ملي براي جامعه برخوردار هستند، شايعات وبايي اجتماعي و پديده اي به شمار مي روند كه هر ملتي بايد با اتحاد ، جهت مقاومت در برابر آن و از بين بردن آن اقدام نمايند. مشكل اجتماعي ناشي از شايعه از آنجا سرچشمه مي گيرد، كه شنونده آن را به عنوان نوعي ارزشگذاري از ديدگاه گوينده به شمار نمي آورد ، بلكه آن را واقعيتي خبري فرض مي كند.
شايعه در يك محيط اجتماعي متجانس حركت مي كند و تا زماني كه اميال شخصي و قوي افرادي را كه در نقل آن شريك هستند ، به خود جلب مي كند ، به حركت خود ادامه مي دهند. نفوذ نيرومند اين اميال شايعه را به عنوان عاملي توجيه كننده به كار مي گيرد، عاملي كه از آنها تنها بيان يك تمايل احساسي انتظار نمي رود، بلكه تشريح اين تمايل و معني دار كردن و توجيه آن مورد انتظار
است.
شايعه يعني توجه جامعه يا گروه به مسئله اي خاص . در جريان تبادل نظر مكرر ، افراد گروه سعي مي كنند كه پاسخ معما را با كنار يكديگر قرار دادن قطعه هايي از اطلاعات كه از اين جا و آن جا گرد آوري كرده اند. كشف كنند. هرچه مقدار اطلاعات كمتر باشد ، نقش ذهن ناخود آگاه گروه در تفسير واقعه بيشتر مي شود ، و هرچه ميزان اطلاعات بيشتر مي شود، تغيير آنان به حقيقت نزديكتر مي گردد . شايعه بعنوان پديده اي اجتماعي در روند همكاري گروه شكل مي گيرد و مستقل مي شود. در جمع تاكيد و تقويت مي شود و به اوج خود مي رسد و همين جمع با مسكوت گذاشتنش، آن را خاموش مي كنند تا شايعه به پايان عمرش مي رسد.
كارشناسان پديده هاي اجنماعي عقيده دارند كه داستانهاي دروغين و شايعات در حقيقت نسخه هاي تحريف شده اي از روايات و داستانهايي حقيقي هستند.
جامعه شناسان دلايل پخش شايعه را در؛ سخن گفتن براي مجاب كردن ديگران، سخن گفتن براي رهايي از فشار عصبي، سخن گفتن براي خوشايندي ديگران، سخن گفتن بي هدف ، منحرف كردن افكار عمومي كه مهم ترين دليل و اصلي ترين و خطرناك ترين آنهاست مي دانند . با حربه شايعه ضربه هاي جبران ناپذيري به پيكره اجتماع وارد مي آيد.
علل و عوامل انتشار شايعه
داستان هر شايعه اي از عوامل متعددي شكل مي گيرد مانند قطع خبرها يا عدم پذيرش خبر منتشر شده از سوي مردم ، كه موجب بي علاقگي مردم شده و آنان را از درك حقايق عاجز مي كند.
- اهميت موضوع شايعه براي رواج دهنده شايعه .
- تمايلات نفساني و مكنونات دروني انسانها از قبيل عشق و نفرت ، اضطراب و آرامش شهامت و تسليم ، شادي و اندوه ، . . .
- وجود حالت "سركوفت" در انسانها آنان را بسوي تلخي يا مبالغه سوق مي دهد بدليل عدم انحراف به خطاي خود ، دست به اعمال شديد و خشني زده و تهمتهاي زيادي را روا مي داريم ما دوست نداريم بپذيريم كه افق ما تنگ است يا بي طرف نيستيم ، يا خود خواهيم ، و اگر شرايط به گونه اي باشد كه بتوانيم گناه را به گردن گروهي از دشمنان بيندازيم و آنها را به خود خواهي متهم كنيم. به اين طريق توجه را از خود خواهي خويش به گروه مزبور معطوف مي كنيم و در همان حال از صفت موجود در درون خودمان چشم مي پوشيم .
- اين موارد تفسير حقيقي بسياري از شايعات دروغ است كه بيانگر كينه و نفرت هستند ، شايعاتي كه تخم نفاق ما و هموطنانمان مي كارند.
- برخي از شايعات در اثر حس كنجكاوي است و همچنين انگيزه هاي شخصي در ساختن شايعات موثرند.
- نيازهاي مادي و نيازهاي فكري و درك معاني نيز از جمله عوامل بروز شايعات بشمار مي روند . (25)
- در مبحث عوامل و علل شايعه سازي و انتشار آن مي توان به اميال دروني انسانها همچون شهرت طلبي – انتقام جويي و كينه ورزي نسبت به موضوع و شخصيت ها اشاره نمود از ديگر علل ظهور شايعات فعاليت عوامل و عقبه دشمنان يك كشور است كه بعنوان ستون پنجم دشمن ، ماموريت دارند تا نسبت به انجام وظيفه محوله از سوي دشمن عمل نمايند .
انگيزه هاي پخش شايعات از ديد آلپورت و پستمن عبارتند از :
نياز انساني مي تواند به شايعه توان تحرك بدهد علاقه جنسي مسبب بسياري از شايعات و اكثر دشواريها بوده است اميد و هوس خصيصه اصلي شايعات رويايي است تنفر انگيزه اصلي داستانهاي بد نام كننده است.
شايعه پراكني هميشه يك مسئله اجتماعي و رواني با ابعاد گسترده است كه در زمان بحران حالتي حادتر به خود مي گيرد .
و همچنين مي توان مواردي را بشرح زير بعنوان علل و عوامل شايعه ذكر كرد :
- وجود يك رخداد و موضوع مهم در جامعه
- وجود ابهام در موضوع مورد نظر كه اين امر مي تواند ناشي از عدم وجود اخبار موثق در مورد يك حادثه مهم باشد و اين در جوامعي اتفاق مي افتد كه سيستم انتقال اخبار و اطلاعات در اثر وجود سانسور فعاليت درستي نداشته باشد .
- ارضاي نياز و محروميت كه شايعه بعنوان نوعي مكانيسم جبراني كاذب ناكامي و سرخوردگي محسوب شده و شايعه پردازان از طريق آن بسياري از نيازهاي دروني خود را به بيرون منعكس مي كنند و بدين ترتيب از شدت فشارهاي دروني خود كاسته و در كوتاه مدت به آرامش نسبي مي رسند
- ايجاد بدبيني نسبت به نظام و مسئولان يك جامعه
- افزايش اضطراب و نگراني در بين مردم
- ترور شخصيت و ايجاد فضاي ناسالم اجتماعي
- ايجاد تقابل و صف بندي ميان قشرهاي مختلف مردم
- ايجاد وجاهت اجتماعي و اعتبار بخشي
در خصوص توليد و عامل شايعات مي توان به افرادي به شرح زير اشاره نمود :
دشمن رسمي ( در جنگها ) و بحرانها
سرويسهاي اطلاعاتي و امنيتي و جاسوسي دشمن
ستون پنجم ( مزدوران و منافقان و ... )
بنگاههاي خبر پراكني و روزنامه نگاران داخلي
افراد رواني يا ضعيف النفس ( به منظور جلب توجه يا ارضاي نفس در حسد و نفرت و ... )
شايعه سازي گاهي بار سياسي ويژه اي دارد . چنانكه دولتهاي توطئه گر و سلطه جو عليه دولتها و مردم انقلابي ديگر جوامع دست به شايعه و جنگ رواني مي زنند . و گاهي هم بار اخلاقي و اجتماعي دارد . چنانكه توسط بدخواهان ، حسودان و كساني كه داراي احساس حقارت اند عليه برجستگان جامعه انجام مي گيرد .وگاهي نيز بار انتقام جويي دارد كه به مضمون ( الغيبت جهد العاجز ) صورت مي گيرد .
چه كساني شايعه مي سازند :
كسي كه دچار خشم و حالت انتقام جويي است به شايعه سازي عليه ديگران دست مي زنند كسي كه گرفتار گزافه گويي بوده زبان او از اختيار عقل و ايمان او خارج شده و بر مبناي هواهاي نفساني و خواسته هاي شيطاني سخن مي گويد و عادت به غيبت و تهمت و افترا و ياوه گويي هاي ديگر دارد ، در اين باره مرزي را نمي شناسد و به شايعه سازي مي پردازد كسي كه خود معيوب است دوست دارد تا عيوب او شايع شده و افرادي همانند او در جامعه وجود داشته باشند. شايعه ساز اگر افراد مثل خود را در جامعه نيابد از راه شايعه افكني حضور توهمي و تخيلي در جامعه ايجاد مي كند كسي كه در درون خود درباره برجستگي هاي ديگران احساس حقارت كند .
نحوه ، شيوه و ابزارهاي گسترش شايعه:
شايعات بوسيله كلام منتقل مي شود و بعضي وقتها از طريق روزنامه ها، راديو و تلويزيون نيز پخش مي شود.
در غياب ملاكهاي اطمينان بخش رسيدگي ساخته مي شوند.
در زمان جنگ شرايط نشر و پخش شايعه در كمال مطلوب قرار دارد شايعه به اعتبار علايق ناقلان آن به حركت در مي آيد و در جامعه اي با احساسات همگن به سفر خود ادامه مي دهد
در آمادگي پذيرش شايعه تفاوت هاي فردي و اجتماعي و فرهنگي دخالت دارند. افرادي كه از لحاظ اعتماد به نفس در سطح پايين تري قرار دارند و همچنين افراد كم سواد كه از حوادث و اتفاقات پيرامون خود بي خبرند بيشتر تحت تاثير شايعه قرار مي گيرند. يك شايعه سرعت چشمگيري دارد. چنانگه بنابر محاسبه اي، سرعت آن را معادل 600 كيلومتر در يك ساعت تخمين مي زنند. شايعه بدليل گيرايي و كششي كه دارد همواره سريعتر از خود شايعه ساز و با سرعتي باور نكردني در جامعه حركت مي كنند .
بعضي از شايعات از روي قصد و غرض ساخته و پرداخته و نوشته و توزيع مي شوند كه در اينترنت به افرادي كه چنين اعمالي را انجام مي دهند مي گويند " تروريستهاي حقيقت " اينان، افرادي هستند كه حقيقتاٌ از اين كار لذت مي برند و انواع الكترونيكي آنها كساني هستند كه وقتي شايعه اي را ساختند آن را بر روي اينترنت و با استفاده از تمام ابزارهايي كه در اختيار دارند مثل پست الكترونيكي ، پيام رساني فوري (IM)، اتاقهاي گفت و گو، انجمن ها و تابلوهاي اعلانات الكترونيكي ، وبلاكها و پيامهاي كوتاه تلفن همراه (SMS) و گاه به صورت انبوه پخش مي كنند.
عوامل متعددي در شكل گيري و گسترش شايعات دخيل هستند از جمله عدم اطلاع رساني سريع و صحيح درباره وقوع يك رويداد يا حادثه يا حتي تكذيب آن. ضمن اينكه گسترش يك شايعه با جريان گردش آزاد اطلاعات رابطه اي معكوس دارد . با توجه به اينكه مناسب ترين محيط شكل گيري و گسترش پديده شايعه رسانه هاي گروهي مي باشد اما بدون ترديد ميزان موج سازي هريك از خبرگذاري ها، مطبوعات و همچنين سايتهاي اينترنتي خبري در باره ي يك شايعه با هم متفاوتند . كه در اين بين مطبوعات جناحي و سياسي بيشتر به پخش و گسترش شايعه دامن مي زنند نشريات زرد منبع پخش و گسترش شايعات فردي به ويژه در خصوص افراد ، هنرمندان و ... مي باشد.
حيات و پيشرفت شايعه تابع قانون خاصي است بر طبق اين قانون رواج شايعه / اهميت موضوع / ابهام . يعني هرقدر اهميت موضوع براي خواننده يا شنونده بيشتر باشد و ابهامات بيشتري پيرامون موضوع وجود داشته باشد شانس حيات و رواج شايعه بيشتر است .
عدم برخورد قانوني مبادي مربوطه به شايعه سازان و شايه پراكنان نيز به گسترش شايعه كمك مي كند در مجموع مي توان گفت ؛ فقدان نظام اطلاع رساني كارا موجب ايجاد و گسترش شايعه در جامعه مي گردد ، از سوي ديگر دلبستگي افراد به شايعات باعث نفوذ اطلاعات غلط و مغرضانه در جامعه خواهد شد و ضرورت دارد تا ريشه هاي كسب اطلاعات از طريق شايعات شناسايي و با آنها برخورد مناسب گردد . دو اصل اهميت و ابهام محورهاي اصلي پديد آمدن شايعه و گسترش آن مي باشند شايعه با وجود خصلت دروغين خود به راحتي در جامعه جريان پيدا مي كند . عدم اعتماد افراد به اخبار رسمي، فقدان نظام اطلاعاتي صحيح و كارا و حاكم بودن سانسور شديد باعث رواج شايعه مي گردد .
پيامدها و عواقب شايعه :
باظهور و ترويج و گسترش شايعات در جامعه، سلامت و تعادل رواني مردم با خطر جدي روبرو مي گردد. شايعه در زمان جنگ ، امنيت ملي را به خطر مي اندازد، شايعات حفاظت اطلاعات نظامي را تهديد مي كند . شايعات ويروس دشمني و تنفر را نسبت به گروههاي صادق و با وفاي جامعه نشر مي دهند.
شايعات مي توانند موجب ايجاد روحيه شكست خورده و بي تفاوتي و يا اختلافات داخلي در ملت گردد.
(( جنگ رواني ، اضطراب و نگراني از ثمرات تلخ شايعه در جامعه است همچنين شايعه
باعث تشديد كينه ها ، خصومت ها و تفرقه و تضاد در پيش افراد جامعه مي گردد.
شايعه موجب اوج گيري رذايل اخلاقي از جمله اخلاق نارواي غيبت ، دروغ ، افترا و ... مي گردد شايعه باعث روحيه بدخواهي و تقويت روحيه انتقام جويي مي گردد.
شايعه موجب حريم شكني و ناديده گرفتن حرمت افراد و زير بار رفتن بسياري از مولفه ها و قوانين اخلاقي و اجتماعي مي گردد شایعه موجب میشود که انتظام اجتماعي در اثر شايعات به مخاطره مي افتد.
شايعه باعث تضعيف روحيه دگر دوستي ، فداكاري و مولفه هاي اتحاد ، يگانگي و حس اخوت مي گردد در مجموع مي توان اذعان نمودكه ظهور و نشر شايعات در بين افراد، جامعه و يك ملت موجب مي گردد تا اركان گروه ، خانواده ، اجتماع و حتي يك كشور دچار بحران رواني شده و توان يك ملت را تضعيف نمايد. شايعه موجب تغيير افكار عمومي شده و اقدامات ، فعاليتها و حقايق يك كشور در اثر شايعه تحت تاثير قرار گرفته و موجب تضعيف اراده ملت گردد.
از جمله راههاي مقابله با شايعه مواردي است كه در مقاله اي تحت عنوان شايعه سازي و راههاي مقابله با آن ذكر شده است كه عبارتند از :
1- پيشگيري قبل از شيوع هر شايعهاى بايد خطرات و پيامدهاى شايعه را براى مردم تشريح كرد. شايعه وباى خطرناكى است كه به شدت و سرعت از يكى به ديگرى منتقل مىشود. و افراد، گروهها، جوامع و حتى كشورهاى مختلف را تحت تاثير شگرف خود قرار مىدهد. در آيات و احاديث متعدد هم نسبتبه انجام غيبت، داشتن سوء ظن و پرگوئى هشدار داده شده است.
پس در جامعه اسلامى مردم بايد به دنبال حرف و مطلب مستند و موثق باشند. روزنامه ها نيز از درج اخبار بدون منبع و به نقل از «محافل خبرى» يا «افراد مطلع» بايد خوددارى نمايند تا جامعه از خطر شايعه مصون ماند.
2 - درمان: چنانچه شايعهاى فراگير شد، بايد اقدامات ذيل به عمل آيد:
1- 2) شناسايى منابع و افراد شايعهساز.
2- 2) بىاعتبار كردن منبع و كشف هويت آنان براى مردم.
3- 2) دادن اطلاعات صحيح به مردمى كه تحت تاثير شايعه قرار گرفتهاند (جامعه هدف) .
4- 2) ناديده انگاشتن شايعات ضعيف و پاسخ غير مستقيم به آن. مثلا نشان دادن تصوير زنده فردى كه شايعه قتل وى منتشر شده است.
5- 2) پاسخ شايعه با شايعه (كه در جنگهاى روانى عليه دشمن به كار بسته مىشود) .
با اقداماتي ديگر نيز مي توان با شايعات مقابله نمود ، از جمله :
مسئولان بايد با شناسايي مبادي شايعات ، اطلاعات مورد نياز مخاطبين را ارائه نمايد. با آموزش و كسب دانش و فن مديريتي بر ارتباطات خود وكارشناسان افزوده تا با فرايند شايعه به صورت علمي وسيستمي برخورد نمايد.
اخبار و اطلاعات لازم خود را در اختيار عموم قرار دهند زيرا آثار مخرب پنهان كاري بيشتر از آن چيزي است كه ما فكر مي كنيم و سرمايه هاي اجتماعي را نابود مي كند.
صلاح نصر در بخش شايعات كتاب جنگ رواني خود مطلبي تحت عنوان غلبه بر شايعات را به شرح زير توضيح داده است .
نكات و اصول زير در واقع بر ملاحظات فني استوار است ، مي تواند در غلبه بر شايعات رهنمون انسان باشد.
1- ايمان و اطمينان به اظهارات رسمي ؛ چرا كه اگر توده مردم اطمينان خود را به اين اظهارات از دست بدهند ، شايعات انتشار مي يابند.
2- ارائه واقعيات در سطح وسيع ؛ بايد مطبوعات ، راديو و تلويزيون براي ارائه هرچه بيشتر خبر به كار گرفته شوند و تفاصيلي كه ممكن است دشمن از آنها سود ببرد حذف گردد . مردم جوياي حقايق هستند و اگر نتوانند به آن دست يابند ، شايعات را مي پذيرند.
3- اطمينان به رهبري و زعماي امر ، مسئله اي اساسي در مقاومت در برابر شايعات به شمار مي آيند مردم ممكن است نظارت بر انتشار خبر و كمبود اطلاعات را بپذيرند و حتي ممكن است شايعاتي را كه مي شنوند دروغ ونادرست بشمار آورند، به شرط آنكه به رهبر خود اطمينان داشته باشند درچنين حالاتي مردم داراي آگاهي كافي هستند و علل كمبود اطلاعاتي را كه در صورت انتشار ، مورد استفاده دشمن واقع مي شود درك مي كنند.
4- ضعف و سستي، عرصه مناسبي براي ايجاد شايعات و رواج آنهاست . مغزهاي خالي ممكن است از دروغ پر شوند و دستهاي بيكار ، زبانهاي گزنده را بوجود آورند. به اين سبب كار و توليد و اشتغال مردم به آنچه كه سودش به آنها مي رسد ، تا حد زيادي به امر مقاومت در برابر شايعات كمك مي كند.
5- غالباٌ شايعات هجومي مسموم ، نتيجه تبليغات دشمن است و كساني كه به ترويج آن مي پردازند دشمنان كشور به شمار مي روند ، به اين جهت موفقيت در پرده برداشتن از تبليغات دشمن با روش ساده و روشن و مبارزه با مروجان شايعات با استفاده از همه وسايل ، دو ركني به شمار ميروند كه طرح ريزي امر مقاومت در برابر شايعات ، برپايه آنها پي ريزي مي شود .
شايعات پديده هايي هستند مرموز كه به صورت گفته يا نوشته هايي بي پايه و اسـاس، بي دليل و مدرك بصورت تركيبي از چيزهايي كه هم حـقيقت دارند هم ندارند به سرعت در قالب سينه به سينه بين مردم و جامعه ي معين پخش مي شود.
با توجـه به اينكه خيلي از ناقلين شايعه دلشان نمي خواهد كه شايعه پراكني كنند اما ناخودآگاه در اثر بحرانها و تحولات جامعه دست به اين كار مي زنند. معمولاٌ طرح شايعات از دو حال خارج نيست يا بر مبناي تخيل، دروغ و تهمت شكل مي گيرد يادر پي وقوع يـك اتفاق و رويداد منتشر مي شود، كه پذيرش آن بستگي به وضعيت افكار عمومي جامعه مخاطب و زمان انتشارآن دارد. برخي شايعه پردازي را تلاش فردي و جمعي براي حضور در دايره توجهات افكار عمومي مي دانند. غير از وضعيت مخاطبين و زمان انتشار شايعات جوامع و فرهنگ مردم نيز در پذيرش و پرورش شايعات موثر هستند و همچنين كنجكاوي مردم و نياز آنان به خبر و اطلاعات را نيزاز عوامل گسترش شايعات مي توان عنوان كرد.
پديده شايعه را نمي توان انكار كرد اما گسترش آن در سطوح مختلف بستگي به اتفاقات و رويدادهاي مختلفي داشته تا شكل گرفته و به سرعت در جامعه منتشر شود.
گاهي شايعه تنها بر اساس برخي حدس و گمانهاي مبتني بر حقايق آشكار مي آيند كه به دليل انتظار و نگراني عده اي در موضوعي خاص است و اين نيز طبيعي است كه انسانها در وضعيتهاي اضطراب و نگراني دست به حدس و گمانهايي مي زنند و بدين ترتيب بسياري از شايعات در جامعه جريان پيدا مي كند شايعات در زمان بحران و جنگ در ايام صلح در وضعيت عادي و در موقعيت خوشي شكوفا مي شوند، اما آنچه اكنون از شايعات بهره برداري مي شود به متخصصان عمليات رواني در جوامع مختلف ربط دارد در جريانهاي سياسي و اختلافات بيشتر دو كشور و بيشتر نظام سلطه از اين شيوه كه مي توان آنرا يكي از موثرترين شيوه هاي جنگ رواني خواند براي تامين اهداف و پشتيباني از اهداف عملياتي خود مورد استفاده قرار مي دهند.
در اين مقاله سعي بر آن خواهد شد تا نگارش و چينش مطالب بصورت كاربردي مطرح و دسته بندي گردد.
زيرا مي توان اين موضوع را يكي از موضوعات مهم جوامع كنوني دانست تاييد اهميت آنرا مي توان با جستجو در يكي از بزرگترين موتورهاي جستجوگرهاي جهان (google) با بيش از 15 ميليون سند فهرست شده يافت.
مفاهيم و تعاريف:
در خصوص شايعه (Rumor) تعاريف مختلفي توسط صاحب نظران ارايه گرديده كه بطور كلي در مفهوم عام (شايعه را خبري از نوعي ابتدايي ترين خبرها دانسته اند كه بر پايه هياهويي بي اساس پديد مي آيد. شايعه انتقال پيام وخبر از طريق شفاهي است بي آنكه منبع آن شناخته شود.
بنابراين خبري است از هر جهت غير دقيق، ناموفق و ناقص، شايعه يعني توجه جامعه يا گروه به مسئله اي خاص .در جريان تبادل نظر مكرر ، افراد گروه سعي مي كنند كه پاسخ معما را با كنار يكديگر قرار دادن قطعه هايي از اطلاعات كه از اينجا و آنجا گردآوري كرده اند، كشف كنند. هرچه مقدار اطلاعات كمتر باشد، نقش ذهن ناخودآگاه گروه در تفسير واقعه بيشتر مي شود و هرچه مقدار اطلاعات بيشتر مي شود، تفسير آنان به حقيقت نزديكتر مي گردد. شايعات، حادثه يا حقيقتي نگران كننده است (نوئل كاپوناژ).
شايعه پديده اي اجتماعي است و در روند همكاري گروه شكل مي گيرد و مستقل مي شود. در جمع تاييد و تقويت مي شود و به اوج خود مي رسد و همين جمع با مسكوت گذاشتن آن ، آن را خاموش مي كنند و شايعه به پايان عمرش مي رسد.
شايعه خبر است
شايعه خبري غير دقيق، ناموثق و ناقص است شايعه از ديدگاه مذهبي، مجموعه اي از غيبت ، بهتان و حتي استهزاء يا دشنام است كه بر اساس احكام ديني ما بايد با آنها برخورد كرد و بي تفاوتي نسبت به آنها نوعي مشاركت در گسترش اين گناهان است.
شايعه خبر يا اطلاعي غير موثق است كه مبتني بر مشهورات يا قول اجتماع است يعني اعتبار خود را از تواتر و شيوع خود مي گيرد شايعه خبر بي اساسي است كه گوينده آن را براي ترور شخصيت انسان برجسته و آبرومند و يا هر موضوع دلخواه فردي يا اجتماعي در جامعه نشر مي دهد.
هر گزارش يا شرح يك حادثه كه آزدانه بدون توجه به راستي و نادرستي آن دهن به دهن مي گردد را شايعه گويند. در معناي لغوي شايعه، انتشار خبر نهفته است، شايعه خبري بي اساس و يا ناروايي كه در ميان مردم زبان به زبان مي گردد.
يكي از معروف ترين تعريف ها، تعريف گردن الپورت و لئو پستمن (Allport . postman) مي باشد كه بدين صورت تعريف شده است:
"شايعه اصطلاحي است كه به نظري عيني و معين اتلاق مي شود، نظري كه مطرح شده است تا شنونده به آن اعتقاد پيدا كند . شايعه به طور معمول از طريق صحبت از شخصي به شخص ديگر از طريق صحبت منتقل مي شود، بدون اينكه اين امر نيازمند سطحي بالا از برهان و دليل باشد. (كتاب روانشناسي شايعه)
شايعه عبارت است از يك گزاره (propositions) (يا موضوع) خاص گماني بدون وجود ملاكهاي اطمينان بخش رسيدگي (secure standards of evidene) كه معمولا به صورت شـفاهي از فـردي به فـرد ديـگر انتـقال مي يابد(10)
از مجموعه تعاريف ارايه شده در خصوص شايعه مي توان نتيجه گرفت كه شايعه ساخته و پرداخته انسانهاست خبري ناموثق بدون منبع از فرد به فرد منتقل و سپس در سطح يك جامعه بزرگتر گسترش مي يابد .
ويژگي شايعه:
هر شايعه مقداري از واقعيت را داراست. شايعه يك پديده اجتماعي است كه براي ساختن شايعه حداقل به دو نفر نياز است شايعه بيان نگراني ها و اضطرابهاي بخشي از مردم در برابر فريب اطلاعاتي است. شايعه در رديف پيامهايي است كه براي تحريك هيجاني ، ترس را فرياد مي كشد – شايعه كسي را قانع نمي كند ، چيزي را به زبان مي آورد كه عموم حاضرند آن را باور كنند .
شايعات منبع مشخصي ندارند مخاطبانش ناهمگون و پراكنده اند مسيرهاي انتقال آن رسمي و غير رسمي است شبكه هاي پخش آن ناپايدار و زودگذر است . سرعت انتشار شايعه شگفت انگيز است.
محتوايش تازه و بروز و با هزينه اندك قابل پذيرش بسياري از مردم است. كنترل آن بسيار دشوار است. نوعي فرافكني است توليدش ساده، بازتابش غير قابل پيش بيني است مقابله با آن بسيار پيچيده است.
شايعه به تدريج كه تعداد زيادتري از اشخاص را فرامي گيرد قدرت اقناعي هم پيدا مي كند شايعات در گفت و گوهاي دوستانه نيز گاهي آشكار مي شود . محتواي آن ساختگي و غير واقعي و گاهي نيز بخشي از يك واقعيت است كه شاخ و برگ فراواني به آن داده مي شود افكار عمومي نقش تعيين كننده اي بر مدت زمان پايداري يك شايعه در جامعه بر عهده دارد.
شايعه بخشي از يك خبر است كه به علل مختلف دور از دسترس افكار عمومي قرار گرفته ، اما نبايد فراموش كرد كه بخش قابل توجهي از شايعات را دروغ ، تهمت و افترا تشكيل مي دهد. شايعه پردازي را معمولا افراد ضعيف النفس يا گروههايي كه با بي توجهي عامه مردم روبرو مي شوند تقويت مي كنند . شايعات كوچك و بزرگي كه هر از گاهي در جامعه با آن مواجه مي شويم ، معمولا خبري دروغ با شاخ و برگهاي فراوان است كه عليه يك فرد يا گروه منتشر مي شود و عده اي ديگر با طراحان اين شايعه به تقويت و گسترش آن مي پردازند. شايعه پردازي در طول تاريخ مورد توجه برخي افراد يا گروهها بوده است.
برخي شايعه را چون آب دريا مي دانند كه هرچه نوشيده شود بيشتر ايجاد عطش مي كند و اين به دليل ايجاد ترس ، نگراني در جامعه است.
از ديگر ويژگي هاي شايعه مي توان به موارد زير اشاره نمود :
شايعه داراي پشتوانه است به اين معني كه افراد ، گروه يا دستگاههايي در نشر آن دست اندر كارند شايعه حد و مرزي نداشته و تير آن به سوي هركسي نشانه مي رود.
شايعه عمر كوتاهي دارد كه بعد از مدتي از شدت آن كاسته مي شود و بيشتر افراد ساده و بيمار دل را ميفريبد انسانهاي مغرض ، حسود ، كم ظرفيت و كج فهم به شايعه سازي و شايعه پراكني دامن مي زنند . شايعات بازار سياه اطلاعات است كه الزاماٌ دروغ نيست ولي به خطا مي رسد زيرا به مرور از حقيقت فاصله مي گيرد بدليل اينكه در پشت پيام ظاهري شايعه پيام پنهاني هم وجود دارد همين پيام پنهان است كه موجب ارضاي شديد عاطفي مي شود.
شايعه براي گوينده و شنونده داراي اهميت است. وقايع حقيقي در نوعي ابهام پوشيده است . جهت اطمينان به واقعي بودن شايعه اغلب اجزايي از خبر يا هسته اي از حقيقت در آن گنجانده مي شود اما بيشتر شايعات در غياب ملاكهاي اطمينان بخش ساخته مي شوند.
شايعه در ضمن حركت خود در مسيرش كوتاه تر، مختصر تر و فشرده تر مي شود و به سادگي درك و بيان مي گردد. در روايات متاخر شايعه كلمات كمتري است و همچنين جزئيات كمتري ذكر مي شود.
اهداف شايعات و شايعه سازي :
اهداف سياسي در شايعه سازيهاي مهم و كلان
اهداف اقتصادي در كسب منافع مادي و اقتصادي مورد توجه كارتل ها ، تراستها ، تجار و بازرگانان
اهداف رواني مورد توجه نظاميان و متخصصان عمليات رواني در جهت تحت تاثير قرار دادن افكار عمومي
اهداف گروهي در جهت تامين منافع گروه
اهداف فردي در جهت رسيدن به خواسته ها،آرزوها ي شخصي
دسته بنديهاي شايعات
در خصوص دسته بندي
اين دسته بنديها بر اساس زمان ، موضوع و آثار اجتماعي علايق و منافع افراد گروهها ارايه گرديده است .
در خصوص دسته بندي گردان آلپورت و لئو پستمن چنين بيان نموده اند ، تنظيم و دسته بندي همچون موارد ديگر در پديده هاي رواني و اجتماعي بستگي به منافع و علايق تحليل كننده قضايا دارد . براي مقاصد محدود وخاص ، امكان دسته بندي شايعات كاملا مقدور است، البته با اين فرض كه مقدار و تعداد كافي از شايعات ، براي دسته بندي در دسترسي قرار داشته باشند.
ولي بايد اذعان نمود كه هيچ روش خاصي كه داراي اعتبار منحصر به فردي باشد وجود ندارد . ممكن است يك پژوهشگر علاقه مند به(1) سرعت، دوره ياديگر جوانب انتظار شايعه باشد و دومي علاقه مند به (2) داستان شايعه باشد و سومي علاقه مند به(3) طرز تفكر وانگيزه هاي احتمالي در آن باشدو چهارمي علاقه مند به (4) آثار اجتماعي شايعه از قبيل آسيب رساني ، منافع يا خنثي بودن آن باشد .
پژوهشگران ديگر، ممكن است به دسته بنديهاي ديگر روي آورند كه در آنها بين موارد زير فرق گذاشته شود(5) بين شايعات محلي و شايعات فراگير يا (6) بين شايعات جديد و قديم (7) بين داستانهاي قابل قبول و غير قابل قبول (8) بين تعبيرهاي رايج در زمانهاي كوتاه مدت و بلندمدت. بنابراين، شايعه مي تواند به شقوق گوناگوني تقسيم گردد.
1-بيساو(1928 bysow)جامعه شناس روس – از مقياس زمان براي دسته بندي شايعات استفاده نموده و آنرا به سه دسته تقسيم كرده است:
الف) شايعات خزنده كه به آرامي گسترش يافته و به همراه احساسي مملو از راز داري رواج مي يابد مانند شايعات غيب گونه . شايعات خصمانه . . .
ب) شايعات خشونت بار كه ماهيتاٌ آتشي هستند كه بدليل مخاطرات يا وعده هاي سوري مطرح مي گردند مانند آتشي كه چوب را مي سوزانند ، به سرعت منتشر شده و جامعه را طي مدتي بي نهايت كوتاه در بر مي گيرند.
ج)شايعات غواص يا فرو شونده كه براي مدتي رواج مي يابند و بعد زير آب رفته و مجددا به هنگام ظهور شرايط مناسب ، سر بر آورده و شايع مي گردند
نوع ديگري از دسته بندي شايعات توسط صلاح نصر نويسنده مصري در كتاب خود (جنگ رواني)مطرح نموده اما اين دسته بندي بر اساس تنفر بيان شده :
1-شايعات رويايي كه پر از تصورات خوش منظر و حاكي از آرزوها و روياهاي افراد مي باشد كه بيان كننده خشنودي و رضايت بازگوكنندگان آنها در قبول خبري است كه آرزو دارند.
2-شايعه هاي وهم آميز كه حاكي از ميل و رغبت نبوده، بلكه مبين (ترس) مي باشند مانند شايعات مغرضانه اي كه در جنگ ها و درگيريها در خصوص تعدادكشته ها و مجروحان بيان مي شود كه به صورت اغراق آميزي پخش مي گردد.
3-شايعات تفرقه انگيز كه با هدف ايجاد تفرقه و جدايي منتشر ميگردد (16)
اين نوع دسته بندي با عنوان شايعات 1-هراس آور2-آرزومندانه3-تفرقه افكن نيز مطرح است.
از ديگر دسته بنديها نظر روانشناس كانادايي ج10 ايروينگ(Irving 1943)است كه شايعات منتشر در جنگ در كشورش ، شش موضوع اصلي را در بر مي گرفته كه عبارتند از:
1-وحشت، نفرت، مرگ،
2-اسراف و خوش گذراني
3-تجاوز نظامي، يورش و تهاجم و به مخاطره افتادن امنيت
4-احساسات ضد انگليسي
5-هيئت دولت در خصوص جيره بندي، امور مالي و سرباز گيري
6-بي كفايتي در اداره امور جنگ
كه اين نوع دسته بندي ها حاوي منافع فوري براي روحيه بخشيدن به مردم بوده و روابط بين مردم و دولت را بهبود مي بخشد .
شايعه از ديدگاه روانشناسي :
گروهي از روانشناسان بر اين باورند كه شايعه پردازي نوعي بيماري است و معمولا شايعه پردازان را افراد يا گروههاي سرخورده اجتماعي، سياسي و فرهنگي تشكيل مي دهند كه براي تخليه رواني خود اين كار را انجام مي دهند .
فردي كه به بيماري سرخوردگي مبتلا شده به راحتي براي تخريب ديگران به دروغ ، تهمت ، افترا و حتي سندسازي روي مي آورد، تا شايد با مشاهده زحمت افتادن ديگران نوعي آرامش كاذب كسب كنند البته اين نگرش نسبي است و همه موارد به افراد سر خورده و پريشان حال بر نمي گردد بلكه گروهها و افرادي كه منافع آنها به خطر مي افتد يا جايگاه و پايگاه خود را در جامعه و افكار عمومي از دست مي دهند، براي رسيدن به منافع خود به شايعه سازي مي پردازند از نظر روانشناسان شايعه پردازي را دو گروه نيمه حرفه اي و حرفه اي مي سازند .
شايعه از ديد روانشناسي داراي دو شرط است 1-اهميت 2-ابهام كه در انتقال شايعه ، كم و بيش از رابطه هاي كمّي برخوردار است كه در قالب فرمول جديت و شدت شايعه را (R=i×a)كه ميزان رواج شايعه (R)تقريباٌ برابر است با حاصلضرب اهميت(i) در ابهام (a) ، موضوع مطروحه در آن شايعه هر آينه ابهام يا اهميت صفر باشد، شايعه اي وجود نخواهد داشت .
بعضي وقتها رابطه بين شايعه و منافع، آن قدر صميمي مي شود كه مي توان شايعه را بصورت "فرافكني"
يك وضعيت عاطفي تماماٌ شخصي توصيف كنيم. تحريف عواطف شخصي در فهم و تفسير محيط زيست تنها در تناسب با آثار تركيب شده اهميت و ابهام رخ مي دهد . فرافكني و تفكرات آرزومندانه تمايلات بي كراني نيستند . آنها تنها در شرايط مناسب عمل مي كنند . انسانها هوسهاي خود را با اعتقاد استحكام مي بخشند و شايعات كذب را با دليل تراشي و فرافكني و تنها با ابهام موضوع و اهميت خصوصي آن منتشر مي كنند .
نفوذ علايق شخصي بر پيش بيني، با درجه ابهام در شرايط محرك محدود مي شود اما همين محدوديت به وسيله عامل اهميت از ديدگاه پيش بيني كننده ي موضوعهاي مطروحه نيز ايجاد مي شود. اگر هر يك از دو عامل "اهميت" و "ابهام" صفر باشد نفوذ عوامل شخصي بر پيش بيني احتمالاٌ صفر خواهد بود. در صورتي كه آرزويي وجود نداشته باشد تا بر پيش بيني اعمال نفوذ كند، پيش بيني كننده تنها به ثبت ابهام شرايط تحريك آور موجود بسنده خواهند كرد. اگر عامل ابهام صفر باشد ، شرايط محرك آن قدر لا يتغير به نظر مي رسد كه حتي يك آرزوي شديد هم كارساز نخواهد بود.
از جمله توجه روانشناسان به الگوي اساسي برداشت، نگهداشت، گزارش كه در فرد شايعه پراكن رخ مي دهد مي باشد كه در اين خصوص به مطالعه " گواهي " يا فرو نشاندن (assuage)پرداخته و گواهي ناظر به عنوان گزارشگر را مورد بررسي قرار داده اند كه از جمله آنان (ويپل)است كه بيان نموده ، گزارش ، از فرآيند ادراك منتج مي شود و لذا تمامي روان شناسي حسن ، دقت و اندريافت (ادراك باطن)را در بر مي گيرد و توسط عوامل فراوان ذهني، گرايش مزاجي ، احساسات ظريف ، استعداد پذيرش وسوسه و غيره شكل مي گيرد.
در بحث گواهي سه گام روانشناختي عبارتند از ادراك، يادآوري، ارائه گزارش كه در انتقال شايعه سه گام برداشته مي شود .در شايعه اين گامها بصورت پايان ناپذيري در هر حلقه زنجير تكرار مي شوند و ادراك به جز در اولين حلقه زنجيره، در مابقي حلقه ها كاهش مي يابد و تنها به شنيده تبديل مي شود.
اصول زيربنايي شايعه :
از اصول زير بنايي شايعه مي توان به تسطيح(leveling) برجستگي (sharpening)و همانند سازي (assimilation)اشاره نمود.
1- تسطيح هرگز تا نقطه محو كامل پيش نمي رود ميزان تسطيح با وجود مخاطب سرعت مي يابد، اما خود تسطيح پديده اي عمومي است . تسطيح به معناي حذف كردن غير عمدي جزئيات نيست بعضي از جزئيات بيشتر حذف مي شوند.
2- برجستگي را مي توان به صورت ادراك ، حفظ و گزارش انتخابي تعداد معدودي جزئيات از بين مفاد بسيار تعريف نمود. برجستگي پديده اي است در مقابل تسطيح كه هيچ يك از اين دو بدون وجود ديگري هرگز موجوديت نمي يابند گاهي برجستگي با نسبت دادن تحرك و جنبش به اشيا و چيزهايي كه در واقع ساكن هستند به دست مي آيد.
3- همانند سازي ، وقتي علت حذف برخي جزئيات و برجسته كردن برخي جزئيات ديگر و يا دليل پس و پيش و اضافه كردن برخي مفاهيم و ديگر تحريفات را جستجو مي كنيم ، پاسخ را در فرايند همانند سازي مي يابيم كه مستقيماٌ در ارتباط با نيروهاي پر قدرت جاذبه داري است كه منبعث از زمينه هاي عقلاني و عاطفي موجود در ذهن شنونده اند و بر شايعه فشار مي آورند.
شايعه از ديدگاه جامعه شناسي
شايعه همانند هر بحث ديگر مرتبط با انسان، پديده اي اجتماعي است. شايعه، زماني وسيله اي براي حرفي است و زماني ديگر، موجب گسيخته شدن مهار طوفانهاي خشونت بار. در پاره اي از موارد، تا داستاني از نفس افتد و ديگر مطرح نشود، تنها تني چند از مردم از آن باخبر مي شوند و البته گاهي اين تعداد سر به ميليونها نفر مي زند. البته در موارد بسياري نيز شايعه خاصي و جود داشته كه هرگز از نفس نيفتاده و حتي در ادواري از تاريخ ، مجدداٌ از سر گرفته شده است . بي شك شايعات از اهميت ملي براي جامعه برخوردار هستند، شايعات وبايي اجتماعي و پديده اي به شمار مي روند كه هر ملتي بايد با اتحاد ، جهت مقاومت در برابر آن و از بين بردن آن اقدام نمايند. مشكل اجتماعي ناشي از شايعه از آنجا سرچشمه مي گيرد، كه شنونده آن را به عنوان نوعي ارزشگذاري از ديدگاه گوينده به شمار نمي آورد ، بلكه آن را واقعيتي خبري فرض مي كند.
شايعه در يك محيط اجتماعي متجانس حركت مي كند و تا زماني كه اميال شخصي و قوي افرادي را كه در نقل آن شريك هستند ، به خود جلب مي كند ، به حركت خود ادامه مي دهند. نفوذ نيرومند اين اميال شايعه را به عنوان عاملي توجيه كننده به كار مي گيرد، عاملي كه از آنها تنها بيان يك تمايل احساسي انتظار نمي رود، بلكه تشريح اين تمايل و معني دار كردن و توجيه آن مورد انتظار
شايعه يعني توجه جامعه يا گروه به مسئله اي خاص . در جريان تبادل نظر مكرر ، افراد گروه سعي مي كنند كه پاسخ معما را با كنار يكديگر قرار دادن قطعه هايي از اطلاعات كه از اين جا و آن جا گرد آوري كرده اند. كشف كنند. هرچه مقدار اطلاعات كمتر باشد ، نقش ذهن ناخود آگاه گروه در تفسير واقعه بيشتر مي شود ، و هرچه ميزان اطلاعات بيشتر مي شود، تغيير آنان به حقيقت نزديكتر مي گردد . شايعه بعنوان پديده اي اجتماعي در روند همكاري گروه شكل مي گيرد و مستقل مي شود. در جمع تاكيد و تقويت مي شود و به اوج خود مي رسد و همين جمع با مسكوت گذاشتنش، آن را خاموش مي كنند تا شايعه به پايان عمرش مي رسد.
كارشناسان پديده هاي اجنماعي عقيده دارند كه داستانهاي دروغين و شايعات در حقيقت نسخه هاي تحريف شده اي از روايات و داستانهايي حقيقي هستند.
جامعه شناسان دلايل پخش شايعه را در؛ سخن گفتن براي مجاب كردن ديگران، سخن گفتن براي رهايي از فشار عصبي، سخن گفتن براي خوشايندي ديگران، سخن گفتن بي هدف ، منحرف كردن افكار عمومي كه مهم ترين دليل و اصلي ترين و خطرناك ترين آنهاست مي دانند . با حربه شايعه ضربه هاي جبران ناپذيري به پيكره اجتماع وارد مي آيد.
علل و عوامل انتشار شايعه
داستان هر شايعه اي از عوامل متعددي شكل مي گيرد مانند قطع خبرها يا عدم پذيرش خبر منتشر شده از سوي مردم ، كه موجب بي علاقگي مردم شده و آنان را از درك حقايق عاجز مي كند.
- اهميت موضوع شايعه براي رواج دهنده شايعه .
- تمايلات نفساني و مكنونات دروني انسانها از قبيل عشق و نفرت ، اضطراب و آرامش شهامت و تسليم ، شادي و اندوه ، . . .
- وجود حالت "سركوفت" در انسانها آنان را بسوي تلخي يا مبالغه سوق مي دهد بدليل عدم انحراف به خطاي خود ، دست به اعمال شديد و خشني زده و تهمتهاي زيادي را روا مي داريم ما دوست نداريم بپذيريم كه افق ما تنگ است يا بي طرف نيستيم ، يا خود خواهيم ، و اگر شرايط به گونه اي باشد كه بتوانيم گناه را به گردن گروهي از دشمنان بيندازيم و آنها را به خود خواهي متهم كنيم. به اين طريق توجه را از خود خواهي خويش به گروه مزبور معطوف مي كنيم و در همان حال از صفت موجود در درون خودمان چشم مي پوشيم .
- اين موارد تفسير حقيقي بسياري از شايعات دروغ است كه بيانگر كينه و نفرت هستند ، شايعاتي كه تخم نفاق ما و هموطنانمان مي كارند.
- برخي از شايعات در اثر حس كنجكاوي است و همچنين انگيزه هاي شخصي در ساختن شايعات موثرند.
- نيازهاي مادي و نيازهاي فكري و درك معاني نيز از جمله عوامل بروز شايعات بشمار مي روند . (25)
- در مبحث عوامل و علل شايعه سازي و انتشار آن مي توان به اميال دروني انسانها همچون شهرت طلبي – انتقام جويي و كينه ورزي نسبت به موضوع و شخصيت ها اشاره نمود از ديگر علل ظهور شايعات فعاليت عوامل و عقبه دشمنان يك كشور است كه بعنوان ستون پنجم دشمن ، ماموريت دارند تا نسبت به انجام وظيفه محوله از سوي دشمن عمل نمايند .
انگيزه هاي پخش شايعات از ديد آلپورت و پستمن عبارتند از :
نياز انساني مي تواند به شايعه توان تحرك بدهد علاقه جنسي مسبب بسياري از شايعات و اكثر دشواريها بوده است اميد و هوس خصيصه اصلي شايعات رويايي است تنفر انگيزه اصلي داستانهاي بد نام كننده است.
شايعه پراكني هميشه يك مسئله اجتماعي و رواني با ابعاد گسترده است كه در زمان بحران حالتي حادتر به خود مي گيرد .
و همچنين مي توان مواردي را بشرح زير بعنوان علل و عوامل شايعه ذكر كرد :
- وجود يك رخداد و موضوع مهم در جامعه
- وجود ابهام در موضوع مورد نظر كه اين امر مي تواند ناشي از عدم وجود اخبار موثق در مورد يك حادثه مهم باشد و اين در جوامعي اتفاق مي افتد كه سيستم انتقال اخبار و اطلاعات در اثر وجود سانسور فعاليت درستي نداشته باشد .
- ارضاي نياز و محروميت كه شايعه بعنوان نوعي مكانيسم جبراني كاذب ناكامي و سرخوردگي محسوب شده و شايعه پردازان از طريق آن بسياري از نيازهاي دروني خود را به بيرون منعكس مي كنند و بدين ترتيب از شدت فشارهاي دروني خود كاسته و در كوتاه مدت به آرامش نسبي مي رسند
- ايجاد بدبيني نسبت به نظام و مسئولان يك جامعه
- افزايش اضطراب و نگراني در بين مردم
- ترور شخصيت و ايجاد فضاي ناسالم اجتماعي
- ايجاد تقابل و صف بندي ميان قشرهاي مختلف مردم
- ايجاد وجاهت اجتماعي و اعتبار بخشي
در خصوص توليد و عامل شايعات مي توان به افرادي به شرح زير اشاره نمود :
دشمن رسمي ( در جنگها ) و بحرانها
سرويسهاي اطلاعاتي و امنيتي و جاسوسي دشمن
ستون پنجم ( مزدوران و منافقان و ... )
بنگاههاي خبر پراكني و روزنامه نگاران داخلي
افراد رواني يا ضعيف النفس ( به منظور جلب توجه يا ارضاي نفس در حسد و نفرت و ... )
شايعه سازي گاهي بار سياسي ويژه اي دارد . چنانكه دولتهاي توطئه گر و سلطه جو عليه دولتها و مردم انقلابي ديگر جوامع دست به شايعه و جنگ رواني مي زنند . و گاهي هم بار اخلاقي و اجتماعي دارد . چنانكه توسط بدخواهان ، حسودان و كساني كه داراي احساس حقارت اند عليه برجستگان جامعه انجام مي گيرد .وگاهي نيز بار انتقام جويي دارد كه به مضمون ( الغيبت جهد العاجز ) صورت مي گيرد .
چه كساني شايعه مي سازند :
كسي كه دچار خشم و حالت انتقام جويي است به شايعه سازي عليه ديگران دست مي زنند كسي كه گرفتار گزافه گويي بوده زبان او از اختيار عقل و ايمان او خارج شده و بر مبناي هواهاي نفساني و خواسته هاي شيطاني سخن مي گويد و عادت به غيبت و تهمت و افترا و ياوه گويي هاي ديگر دارد ، در اين باره مرزي را نمي شناسد و به شايعه سازي مي پردازد كسي كه خود معيوب است دوست دارد تا عيوب او شايع شده و افرادي همانند او در جامعه وجود داشته باشند. شايعه ساز اگر افراد مثل خود را در جامعه نيابد از راه شايعه افكني حضور توهمي و تخيلي در جامعه ايجاد مي كند كسي كه در درون خود درباره برجستگي هاي ديگران احساس حقارت كند .
نحوه ، شيوه و ابزارهاي گسترش شايعه:
شايعات بوسيله كلام منتقل مي شود و بعضي وقتها از طريق روزنامه ها، راديو و تلويزيون نيز پخش مي شود.
در غياب ملاكهاي اطمينان بخش رسيدگي ساخته مي شوند.
در زمان جنگ شرايط نشر و پخش شايعه در كمال مطلوب قرار دارد شايعه به اعتبار علايق ناقلان آن به حركت در مي آيد و در جامعه اي با احساسات همگن به سفر خود ادامه مي دهد
در آمادگي پذيرش شايعه تفاوت هاي فردي و اجتماعي و فرهنگي دخالت دارند. افرادي كه از لحاظ اعتماد به نفس در سطح پايين تري قرار دارند و همچنين افراد كم سواد كه از حوادث و اتفاقات پيرامون خود بي خبرند بيشتر تحت تاثير شايعه قرار مي گيرند. يك شايعه سرعت چشمگيري دارد. چنانگه بنابر محاسبه اي، سرعت آن را معادل 600 كيلومتر در يك ساعت تخمين مي زنند. شايعه بدليل گيرايي و كششي كه دارد همواره سريعتر از خود شايعه ساز و با سرعتي باور نكردني در جامعه حركت مي كنند .
بعضي از شايعات از روي قصد و غرض ساخته و پرداخته و نوشته و توزيع مي شوند كه در اينترنت به افرادي كه چنين اعمالي را انجام مي دهند مي گويند " تروريستهاي حقيقت " اينان، افرادي هستند كه حقيقتاٌ از اين كار لذت مي برند و انواع الكترونيكي آنها كساني هستند كه وقتي شايعه اي را ساختند آن را بر روي اينترنت و با استفاده از تمام ابزارهايي كه در اختيار دارند مثل پست الكترونيكي ، پيام رساني فوري (IM)، اتاقهاي گفت و گو، انجمن ها و تابلوهاي اعلانات الكترونيكي ، وبلاكها و پيامهاي كوتاه تلفن همراه (SMS) و گاه به صورت انبوه پخش مي كنند.
عوامل متعددي در شكل گيري و گسترش شايعات دخيل هستند از جمله عدم اطلاع رساني سريع و صحيح درباره وقوع يك رويداد يا حادثه يا حتي تكذيب آن. ضمن اينكه گسترش يك شايعه با جريان گردش آزاد اطلاعات رابطه اي معكوس دارد . با توجه به اينكه مناسب ترين محيط شكل گيري و گسترش پديده شايعه رسانه هاي گروهي مي باشد اما بدون ترديد ميزان موج سازي هريك از خبرگذاري ها، مطبوعات و همچنين سايتهاي اينترنتي خبري در باره ي يك شايعه با هم متفاوتند . كه در اين بين مطبوعات جناحي و سياسي بيشتر به پخش و گسترش شايعه دامن مي زنند نشريات زرد منبع پخش و گسترش شايعات فردي به ويژه در خصوص افراد ، هنرمندان و ... مي باشد.
حيات و پيشرفت شايعه تابع قانون خاصي است بر طبق اين قانون رواج شايعه / اهميت موضوع / ابهام . يعني هرقدر اهميت موضوع براي خواننده يا شنونده بيشتر باشد و ابهامات بيشتري پيرامون موضوع وجود داشته باشد شانس حيات و رواج شايعه بيشتر است .
عدم برخورد قانوني مبادي مربوطه به شايعه سازان و شايه پراكنان نيز به گسترش شايعه كمك مي كند در مجموع مي توان گفت ؛ فقدان نظام اطلاع رساني كارا موجب ايجاد و گسترش شايعه در جامعه مي گردد ، از سوي ديگر دلبستگي افراد به شايعات باعث نفوذ اطلاعات غلط و مغرضانه در جامعه خواهد شد و ضرورت دارد تا ريشه هاي كسب اطلاعات از طريق شايعات شناسايي و با آنها برخورد مناسب گردد . دو اصل اهميت و ابهام محورهاي اصلي پديد آمدن شايعه و گسترش آن مي باشند شايعه با وجود خصلت دروغين خود به راحتي در جامعه جريان پيدا مي كند . عدم اعتماد افراد به اخبار رسمي، فقدان نظام اطلاعاتي صحيح و كارا و حاكم بودن سانسور شديد باعث رواج شايعه مي گردد .
پيامدها و عواقب شايعه :
باظهور و ترويج و گسترش شايعات در جامعه، سلامت و تعادل رواني مردم با خطر جدي روبرو مي گردد. شايعه در زمان جنگ ، امنيت ملي را به خطر مي اندازد، شايعات حفاظت اطلاعات نظامي را تهديد مي كند . شايعات ويروس دشمني و تنفر را نسبت به گروههاي صادق و با وفاي جامعه نشر مي دهند.
شايعات مي توانند موجب ايجاد روحيه شكست خورده و بي تفاوتي و يا اختلافات داخلي در ملت گردد.
(( جنگ رواني ، اضطراب و نگراني از ثمرات تلخ شايعه در جامعه است همچنين شايعه
شايعه موجب اوج گيري رذايل اخلاقي از جمله اخلاق نارواي غيبت ، دروغ ، افترا و ... مي گردد شايعه باعث روحيه بدخواهي و تقويت روحيه انتقام جويي مي گردد.
شايعه موجب حريم شكني و ناديده گرفتن حرمت افراد و زير بار رفتن بسياري از مولفه ها و قوانين اخلاقي و اجتماعي مي گردد شایعه موجب میشود که انتظام اجتماعي در اثر شايعات به مخاطره مي افتد.
شايعه باعث تضعيف روحيه دگر دوستي ، فداكاري و مولفه هاي اتحاد ، يگانگي و حس اخوت مي گردد در مجموع مي توان اذعان نمودكه ظهور و نشر شايعات در بين افراد، جامعه و يك ملت موجب مي گردد تا اركان گروه ، خانواده ، اجتماع و حتي يك كشور دچار بحران رواني شده و توان يك ملت را تضعيف نمايد. شايعه موجب تغيير افكار عمومي شده و اقدامات ، فعاليتها و حقايق يك كشور در اثر شايعه تحت تاثير قرار گرفته و موجب تضعيف اراده ملت گردد.
از جمله راههاي مقابله با شايعه مواردي است كه در مقاله اي تحت عنوان شايعه سازي و راههاي مقابله با آن ذكر شده است كه عبارتند از :
1- پيشگيري قبل از شيوع هر شايعهاى بايد خطرات و پيامدهاى شايعه را براى مردم تشريح كرد. شايعه وباى خطرناكى است كه به شدت و سرعت از يكى به ديگرى منتقل مىشود. و افراد، گروهها، جوامع و حتى كشورهاى مختلف را تحت تاثير شگرف خود قرار مىدهد. در آيات و احاديث متعدد هم نسبتبه انجام غيبت، داشتن سوء ظن و پرگوئى هشدار داده شده است.
پس در جامعه اسلامى مردم بايد به دنبال حرف و مطلب مستند و موثق باشند. روزنامه ها نيز از درج اخبار بدون منبع و به نقل از «محافل خبرى» يا «افراد مطلع» بايد خوددارى نمايند تا جامعه از خطر شايعه مصون ماند.
2 - درمان: چنانچه شايعهاى فراگير شد، بايد اقدامات ذيل به عمل آيد:
1- 2) شناسايى منابع و افراد شايعهساز.
2- 2) بىاعتبار كردن منبع و كشف هويت آنان براى مردم.
3- 2) دادن اطلاعات صحيح به مردمى كه تحت تاثير شايعه قرار گرفتهاند (جامعه هدف) .
4- 2) ناديده انگاشتن شايعات ضعيف و پاسخ غير مستقيم به آن. مثلا نشان دادن تصوير زنده فردى كه شايعه قتل وى منتشر شده است.
5- 2) پاسخ شايعه با شايعه (كه در جنگهاى روانى عليه دشمن به كار بسته مىشود) .
با اقداماتي ديگر نيز مي توان با شايعات مقابله نمود ، از جمله :
مسئولان بايد با شناسايي مبادي شايعات ، اطلاعات مورد نياز مخاطبين را ارائه نمايد. با آموزش و كسب دانش و فن مديريتي بر ارتباطات خود وكارشناسان افزوده تا با فرايند شايعه به صورت علمي وسيستمي برخورد نمايد.
اخبار و اطلاعات لازم خود را در اختيار عموم قرار دهند زيرا آثار مخرب پنهان كاري بيشتر از آن چيزي است كه ما فكر مي كنيم و سرمايه هاي اجتماعي را نابود مي كند.
صلاح نصر در بخش شايعات كتاب جنگ رواني خود مطلبي تحت عنوان غلبه بر شايعات را به شرح زير توضيح داده است .
نكات و اصول زير در واقع بر ملاحظات فني استوار است ، مي تواند در غلبه بر شايعات رهنمون انسان باشد.
1- ايمان و اطمينان به اظهارات رسمي ؛ چرا كه اگر توده مردم اطمينان خود را به اين اظهارات از دست بدهند ، شايعات انتشار مي يابند.
2- ارائه واقعيات در سطح وسيع ؛ بايد مطبوعات ، راديو و تلويزيون براي ارائه هرچه بيشتر خبر به كار گرفته شوند و تفاصيلي كه ممكن است دشمن از آنها سود ببرد حذف گردد . مردم جوياي حقايق هستند و اگر نتوانند به آن دست يابند ، شايعات را مي پذيرند.
3- اطمينان به رهبري و زعماي امر ، مسئله اي اساسي در مقاومت در برابر شايعات به شمار مي آيند مردم ممكن است نظارت بر انتشار خبر و كمبود اطلاعات را بپذيرند و حتي ممكن است شايعاتي را كه مي شنوند دروغ ونادرست بشمار آورند، به شرط آنكه به رهبر خود اطمينان داشته باشند درچنين حالاتي مردم داراي آگاهي كافي هستند و علل كمبود اطلاعاتي را كه در صورت انتشار ، مورد استفاده دشمن واقع مي شود درك مي كنند.
4- ضعف و سستي، عرصه مناسبي براي ايجاد شايعات و رواج آنهاست . مغزهاي خالي ممكن است از دروغ پر شوند و دستهاي بيكار ، زبانهاي گزنده را بوجود آورند. به اين سبب كار و توليد و اشتغال مردم به آنچه كه سودش به آنها مي رسد ، تا حد زيادي به امر مقاومت در برابر شايعات كمك مي كند.
5- غالباٌ شايعات هجومي مسموم ، نتيجه تبليغات دشمن است و كساني كه به ترويج آن مي پردازند دشمنان كشور به شمار مي روند ، به اين جهت موفقيت در پرده برداشتن از تبليغات دشمن با روش ساده و روشن و مبارزه با مروجان شايعات با استفاده از همه وسايل ، دو ركني به شمار ميروند كه طرح ريزي امر مقاومت در برابر شايعات ، برپايه آنها پي ريزي مي شود .
تجزيه و تحليل شايعه :
با توجه به اينكه شايعات در تمامي ايام، چه بحراني چه عادي چه جنگ و چه صلح ظهور و بروز پيدا مي كند لذا براي تحليل شايعات حتما بايد با انگيزه هاي شايعات ، قوانين آن، تحريف ها و توزيع و نشر آن آشنا بود زيرا تحليل گر شايعات بدون آگاهي و آشنايي با موارد ياد شده قادر به تحليل صحيح شايعات نخواهد بود.
شايعات وقتي آغاز مي گردد كه خبري وجود نداشته باشد لذا لازم است كه ملت در جريان دقيق ترين اخبار قرار گيرند و در اين امر سرعت بسيار مهم است اگر ملت مطمئن شوند خبرهايي كه در اختيار آنان قرار گرفته از نظر دقت بدترين خبرها بوده است، اين احتمال وجود نخواهد داشت كه تصوير حاصله از يك موضوع را به قصد توجيه اضطراب هاي خود با خلق تصاوير از آنچه وجود خارجي ندارند، تاريكتر كنند. وهمچنين با اثبات اينكه با زياد شدن اخبار، شايعات نيز قوت مي گيرند مشكل نيست .
با ملاحظه اينكه شايعاتي كه طي ساليان گذشته در كشور پخش شده و برخي از مطبوعات بيگانه و وابسته به آنان در داخل منتشر كرده اند ساخته و پرداخته دشمن بوده است. شايعاتي كه هدف آنها ايجاد جنگ رواني ، تضعيف اركان نظام، آشفتگي جامعه و برهم زدن وحدت مي باشد .
برخي شايعه را يك فرايند فكري مي دانند كه فرد مي تواند به جاي اطلاعات بر آنها تكيه كند. در حالي كه اين نظريه از طرف انديشمندان رد شده است زيرا حقيقتي را كه وقتي حادثه اي با عظمت رخ مي دهد ، انسان تنها به اين راضي نمي شود كه حادثه مزبور را قبول كند زندگي انسان از حادثه مزبور تاثير عميقي مي پذيرد و به اين سبب عوامل احساسي به توليد انواع تصورات مي پردازند و بشر سعي مي كند تصويري از حادثه ارائه دهد و به اين منظور به تصور نتايجي كه وقوع آنها بعيد است مي پردازد.
در كل اين نظريه جزيي از معادله انتشار شايعه و تسلط بر آن محسوب مي شود . شايعه زماني انتشار مي يابد كه حادثه ي مربوطه در زندگي افراد از اهميت برخوردار باشد و اخبار مربوطه ناقص بوده و يا از نظر موضوعي مبهم باشند .
ممكن است ابهام موجود از اينجا ناشي شود كه يا خبر روشن نباشد يا فرد گونه هاي متناقضي از يك خبر را دريافت دارد و يا از درك خبر عاجز باشد . از اين تفاصيل به وجود يك قانون كلي براي نيروي شايعه ، مي رسيم قانوني كه با دو عامل اهميت و ابهام مربوط مي شود و ما مي توانيم آن را به شكل يك معادله جبري بصورت : (نيروي شايعه = اهميت × ابهام) تعريف كنيم.
آنگاه اين قانون را به انگيزه هايي كه سبب ترويج شايعه مي شوند، مرتبط سازيم كه شايعه رواج نمي يابد ، مگر آنكه موضوع آن براي كسي كه آن را گوش مي دهد و منتشر مي سازد، داراي اهميت باشد و مثلا توجه به امور جنسي سبب بسياري از ياوه گويي ها و مطالب مربوط به رسوايي هاي اخلاقي است و همچنين اضطراب و نگراني انگيزه اي است براي انتشار داستانهايي حاوي ترس و تهديد كه در بسياري موارد به آن گوش فرا مي دهيم وآرزوها وتماس افراد بيانگر وجود بسياري از شايعات خيال پردازانه مي باشند در حالي كه نفرت ، زاييده ي داستانهايي در خصوص اتهام به مردم و صدمه زدن به آبروي آنهاست .
شايعه يك فرايند ساده نيست و هدفهاي تركيبي چندي را دنبال مي كنند شايعه اي كه ناشي از يك دشمن است و ما را وا ميدارد كه به جعل چيزي كه از آن نفرت داريم مبادرت ورزيم ، سبب تسكين احساسات اوليه ما مي شود و همچنين توجيه كننده احساسات ما نسبت به يك وضعيت خاص است، شايعه در يك محيط اجتماعي متجانس حركت مي كند و تا زماني كه اميال شخصي و قوي افرادي كه در نقل آن شريك هستند، به خود جلب مي كند ، به حركت خود ادامه مي دهد.
نفوذ نيرومند اين اميال شايعه را به عنوان عاملي توجيه كننده به كار مي گيرد ، عاملي كه از آنها تنها بيان تمايل احساسي انتظار نمي رود بلكه تشريح اين تمايل و معني دار كردن و توجيه آن مورد انتظار است .
در تغييرات مربوطه به ادراك و فاصله حافظه فرد در طول زمان و در تحريفات مربوط به داستان در حين انتقال آن از يك فرد به فرد ديگر ، يك شيوه تحريف وجود دارد . و همچنين در مورد مسئله تحريف سه پديده تعديل، شاخ و برگ دادن و جذب به چشم مي خورد . مثل يك داستان در حين انتقال از شخصي به شخص ديگر به تدريج كوچكتر از گذشته، قابل فهم تر و از نظر بازگو كردن، ساده تر مي شود . در حين فرايند انتقال متوالي ، بسياري از جزييات اصلي داستان كم كم تعديل مي شوند ، در خصوص شايعات نيز بسيار از جزييات موجود در ابتداي زنجيره انتقال به شدت حذف مي شوند . براي تحليل شايعه بايد با اصول بيان شده در متن آشنا بود و بداند كه چگونه آنها را به كار برد .
بدون شك فرد بايد در مورد آنچه مي شنود يا مي بيند تا حد معقولي شك كند و به طور طبيعي اصول را با تجربه هاي گذشته خود كه مربوط به آنهاست مقايسه كند و آنگاه آنها را بر دليل هاي عيني مدون استوار سازد.
تحليل هر شايعه به وضعيت رواني و اجتماعي جامعه مربوطه ارتباط داشته و مي بايست علل و انگيزه ها و موقعيت زماني و مكاني و افكار عمومي را مد نظر قرار داد
با توجه به اينكه شايعات در تمامي ايام، چه بحراني چه عادي چه جنگ و چه صلح ظهور و بروز پيدا مي كند لذا براي تحليل شايعات حتما بايد با انگيزه هاي شايعات ، قوانين آن، تحريف ها و توزيع و نشر آن آشنا بود زيرا تحليل گر شايعات بدون آگاهي و آشنايي با موارد ياد شده قادر به تحليل صحيح شايعات نخواهد بود.
شايعات وقتي آغاز مي گردد كه خبري وجود نداشته باشد لذا لازم است كه ملت در جريان دقيق ترين اخبار قرار گيرند و در اين امر سرعت بسيار مهم است اگر ملت مطمئن شوند خبرهايي كه در اختيار آنان قرار گرفته از نظر دقت بدترين خبرها بوده است، اين احتمال وجود نخواهد داشت كه تصوير حاصله از يك موضوع را به قصد توجيه اضطراب هاي خود با خلق تصاوير از آنچه وجود خارجي ندارند، تاريكتر كنند. وهمچنين با اثبات اينكه با زياد شدن اخبار، شايعات نيز قوت مي گيرند مشكل نيست .
با ملاحظه اينكه شايعاتي كه طي ساليان گذشته در كشور پخش شده و برخي از مطبوعات بيگانه و وابسته به آنان در داخل منتشر كرده اند ساخته و پرداخته دشمن بوده است. شايعاتي كه هدف آنها ايجاد جنگ رواني ، تضعيف اركان نظام، آشفتگي جامعه و برهم زدن وحدت مي باشد .
برخي شايعه را يك فرايند فكري مي دانند كه فرد مي تواند به جاي اطلاعات بر آنها تكيه كند. در حالي كه اين نظريه از طرف انديشمندان رد شده است زيرا حقيقتي را كه وقتي حادثه اي با عظمت رخ مي دهد ، انسان تنها به اين راضي نمي شود كه حادثه مزبور را قبول كند زندگي انسان از حادثه مزبور تاثير عميقي مي پذيرد و به اين سبب عوامل احساسي به توليد انواع تصورات مي پردازند و بشر سعي مي كند تصويري از حادثه ارائه دهد و به اين منظور به تصور نتايجي كه وقوع آنها بعيد است مي پردازد.
در كل اين نظريه جزيي از معادله انتشار شايعه و تسلط بر آن محسوب مي شود . شايعه زماني انتشار مي يابد كه حادثه ي مربوطه در زندگي افراد از اهميت برخوردار باشد و اخبار مربوطه ناقص بوده و يا از نظر موضوعي مبهم باشند .
ممكن است ابهام موجود از اينجا ناشي شود كه يا خبر روشن نباشد يا فرد گونه هاي متناقضي از يك خبر را دريافت دارد و يا از درك خبر عاجز باشد . از اين تفاصيل به وجود يك قانون كلي براي نيروي شايعه ، مي رسيم قانوني كه با دو عامل اهميت و ابهام مربوط مي شود و ما مي توانيم آن را به شكل يك معادله جبري بصورت : (نيروي شايعه = اهميت × ابهام) تعريف كنيم.
آنگاه اين قانون را به انگيزه هايي كه سبب ترويج شايعه مي شوند، مرتبط سازيم كه شايعه رواج نمي يابد ، مگر آنكه موضوع آن براي كسي كه آن را گوش مي دهد و منتشر مي سازد، داراي اهميت باشد و مثلا توجه به امور جنسي سبب بسياري از ياوه گويي ها و مطالب مربوط به رسوايي هاي اخلاقي است و همچنين اضطراب و نگراني انگيزه اي است براي انتشار داستانهايي حاوي ترس و تهديد كه در بسياري موارد به آن گوش فرا مي دهيم وآرزوها وتماس افراد بيانگر وجود بسياري از شايعات خيال پردازانه مي باشند در حالي كه نفرت ، زاييده ي داستانهايي در خصوص اتهام به مردم و صدمه زدن به آبروي آنهاست .
شايعه يك فرايند ساده نيست و هدفهاي تركيبي چندي را دنبال مي كنند شايعه اي كه ناشي از يك دشمن است و ما را وا ميدارد كه به جعل چيزي كه از آن نفرت داريم مبادرت ورزيم ، سبب تسكين احساسات اوليه ما مي شود و همچنين توجيه كننده احساسات ما نسبت به يك وضعيت خاص است، شايعه در يك محيط اجتماعي متجانس حركت مي كند و تا زماني كه اميال شخصي و قوي افرادي كه در نقل آن شريك هستند، به خود جلب مي كند ، به حركت خود ادامه مي دهد.
نفوذ نيرومند اين اميال شايعه را به عنوان عاملي توجيه كننده به كار مي گيرد ، عاملي كه از آنها تنها بيان تمايل احساسي انتظار نمي رود بلكه تشريح اين تمايل و معني دار كردن و توجيه آن مورد انتظار است .
در تغييرات مربوطه به ادراك و فاصله حافظه فرد در طول زمان و در تحريفات مربوط به داستان در حين انتقال آن از يك فرد به فرد ديگر ، يك شيوه تحريف وجود دارد . و همچنين در مورد مسئله تحريف سه پديده تعديل، شاخ و برگ دادن و جذب به چشم مي خورد . مثل يك داستان در حين انتقال از شخصي به شخص ديگر به تدريج كوچكتر از گذشته، قابل فهم تر و از نظر بازگو كردن، ساده تر مي شود . در حين فرايند انتقال متوالي ، بسياري از جزييات اصلي داستان كم كم تعديل مي شوند ، در خصوص شايعات نيز بسيار از جزييات موجود در ابتداي زنجيره انتقال به شدت حذف مي شوند . براي تحليل شايعه بايد با اصول بيان شده در متن آشنا بود و بداند كه چگونه آنها را به كار برد .
بدون شك فرد بايد در مورد آنچه مي شنود يا مي بيند تا حد معقولي شك كند و به طور طبيعي اصول را با تجربه هاي گذشته خود كه مربوط به آنهاست مقايسه كند و آنگاه آنها را بر دليل هاي عيني مدون استوار سازد.
تحليل هر شايعه به وضعيت رواني و اجتماعي جامعه مربوطه ارتباط داشته و مي بايست علل و انگيزه ها و موقعيت زماني و مكاني و افكار عمومي را مد نظر قرار داد
0 دیدگاه