با نگاهی گذرا به شرایطی که این ویروس مرگبار برای کره زمین و آدم هایش ایجاد کرد، شاید غمگینترین مرثیهها در ذهنمان نقش ببندد و غم بارترین ملودی ها شکل بگیرد.
حالا با گذشت حدود دو سال از شیوع این ویروس منحوس، اوایل مهرماه امسال اعلام شد که شاهین فرهت ـ آهنگساز، موسیقیدان و مدرس موسیقی ـ خلق نخستین سمفونی کلاسیک ایرانی را با موضوع کرونا به دست گرفته است؛ اثری که شاید بتواند روایتگر بخشی از آنچه گذشت، البته به زبان موسیقی باشد.
بنا بر آن خبر تا مهرماه ساخت بخش اول اثر به اتمام رسیده بود. حال با گذشت سه ماه از اعلام آن و پس از اینکه فرهت برای ساخت این اثر به خارج از ایران سفر کرد تا در فضایی مملو از آرامش باقی سمفونی اش را به اتمام برساند، اکنون این هنرمند بار دیگر به وطن بازگشته است و از اتمام کار خبر میدهد.
سمفونی که با الهام از کرونا ساخته شد
این هنرمند درباره ساخت سمفونی «کرونا» به ایسنا توضیح میدهد: ساخت سمفونی «کرونا» به اتمام رسیده است. طی سالهای فعالیت هنری خود، مدت زمانی که برای ساخت آثار موسیقی در قالب سمفونی صرف کردهام، چهار ماه تا دو سال بوده است. برای ساخت این اثر نیز، پس از ساخت بخش اول در ایران به مدت دو ماه به سوئد سفر کردم و با در نظر گرفتن این نکته که در آنجا وقت آزادتری دارم، در آرامش، تمام وقت خود را برای ساخت باقی اثر صرف کردم.
این هنرمند همچنین تأکید میکند که با آغاز پاندمی کرونا، تاکنون هیچ سمفونی جدیای درباره این موضوع ساخته نشده است.
او در ادامه صحبتهایش به این موضوع میپردازد که موسیقی بیکلام میتواند با الهام گرفتن از موضوعی خاص و به صورت نمادین ساخته شود ولی صرفا نکته خاصی را بیان نکند.
این هنرمند در ادامه حرفهایش توضیح میدهد: به عنوان نمونه ساخت یک سمفونی بیکلام برای موضوعی چون «کرونا»، میتواند نمادین باشد؛ زیرا موسیقی، هنری با این قابلیت است که به صورت خیلی آبستره و تجریدی به کمک تمام مسائل بیاید ولی در عین حال نکته خاصی را هم بیان نکند.
او ادامه میدهد: در سایر هنرها چون مدرنترین نقاشیها از هنرمندانی مانند سالوادور دالی یا پیکاسو، مخاطب در نهایت در پی درخت یا چهرهای است که موفق به پیدا کردن آن میشود و یا در اشعار مدرن هم کلملاتی چون شب، جنگ، انسان، عشق و مرگ به چشم میخورند ولی در موسیقی کلاسیک یا بیکلام این مسئله تجریدی است. این ویژگی از موسیقی مصداق این شعر از مولانا است که میگوید: «هر کسی از ظن خود شد یار من، از درون من نجست اصرار من».
فرهت همچنین عنوان میکند که سمفونی «کرونا»، به صورت نمادین با موضوع پاندمی در ارتباط است و این اثر را در حالی خلق کرده است که کرونا را در ذهن داشته است.
او درباره فرم ساخت این اثر بیان میکند: برای ساخت آثارم اگر مثلا فرم سونات را در نظر بگیرم، واقعا به آن فرم وفادار خواهم بود و در همان قالب کار خود را ارائه خواهم داد، نه اینکه تنها نام سمفونی یا سونات روی اثرم باشد و فرم در قالب دیگری ارائه شود؛ گرچه که خیلی از موسیقدانها در قرن بیستم و بیست و یکم به اینگونه عمل نکردهاند.
این هنرمند تصریح میکند: در سمفونی «کرونا» کاملا از فرم سمفونی و سونات استفاده کردم؛ مثلا قسمت اول اثر که بخش اصلی و طولانیترین قسمت است، کاملا فرم سمفونی و سونات در آن رعایت شده است.
فرهت همچنین درباره چهار موومان سمفونی «کرونا» میگوید: شیوع کرونا در جهان، عاملی برای خیلی از التهابها، ناراحتیها، مرگها و ... بود. افرادی در همه جای دنیا از میان ما رفتند که اصلا انتظارش را نداشتیم. این ویروس حتی در ایاب و ذهاب هم سبب بروز مشکلاتی شد و خیلی از مسائل آموزشی و مالی را تحت الشعاع قرار داد و به طور کلی موجب ایجاد یک التهاب و بینظمی در جهان شد. به همین جهت موومان اول دارای یک حالت دراماتیک و به نوعی ملتهب است.
او ادامه میدهد: موومان دوم، بخش آهسته سمفونی است، مرثیهای برای افرادی که جان خود را از دست دادند. موومان سوم درباره تلاش برای پیدا کردن دارو است و موومان چهارم پیروزی بشر بر این ویروس است.
این آهنگساز همچنین گفت که جزئیات ضبط این اثر به زودی اعلام خواهد شد و اضافه کرد: ضبط این قطعه به احتمال ۹۹ درصد در ایران خواهد بود؛ زیرا در حال حاضر نوازندگان ما بسیار پیشرفت کردهاند و نوازندگان خوبی داریم. یکی از اعضای گروه موسیقی فرهنگستان هنر آقای آرش امینی، رهبر ارکستر صداوسیما است که وجود ایشان خیلی موثر است. احتمال دارد این اثر با ارکستر صداوسیما ضبط شود.
رسالت موسیقیدانها برای معرفی موسیقی ایران در خارج از مرزها چیست؟
در بخش دیگری از مصاحبه با شاهین فرهت به این موضوع پرداختیم که حضور موسیقیدانهای ایرانی در خارج از مرزهای ایران اساس ا میتواند وظیفهای برای این هنرمندان به جهت معرفی موسیقی و فرهنگ کشور به همراه داشته باشد؛ با این نگاه که هنرمندان ایرانی بسیاری در خارج از کشور به ترویج موسیقی ایرانی پرداخته و به نوعی سعی در معرفی آن داشتهاند.
شاهین فرهت یکی از هنرمندانی است که سالها در خارج از کشور زندگی کرده است. به همین دلیل در بخشی از گفت وگو این پرسش را با او در میان میگذاریم که رسالت یک موسیقیدان ایرانی که خارج از ایران نیز به فعالیت میپردازد برای معرفی موسیقی کشور خود چیست؟ و آیا اصلا چنین وظیفهای دارد؟
او پاسخ میدهد: بله. موسیقیدانهای ایرانی برای معرفی موسیقی کشور در خارج از کشور وظیفه دارند و اگر آهنگسازی خارج از ایران فعالیت میکند شاید خیلی بهتر باشد از ملودیهای وطنش نیز استفاده کند. البته خیلی از موسیقیدانها این وظیفه را به انجام میرسانند. خود من سالها در سوئد کار کردم، درس دادم و تصانیف قدیمی را برای ارکسترهای مختلف تنظیم کردم که آنجا اجرا شدند تا بدین طریق موسیقی ایران و آهنگسازان ایرانی را معرفی کنم.
او ادامه میدهد: همچنین برای معرفی موسیقی ایرانی در آثار ارکستری خود از تصنیفهای قدیمی چون راپسودی ایرانی از امین الله آندره حسین، آثار علی اکبر شیدا و عارف (دو تصنیف ساز بزرگ ایرانی) و ملودیهای محلی چون واسونکهای شیرازی، ترانههای خراسان و ملودیهای شمال استفاده کردم.
این هنرمند درباره شرایطی که موسیقیدان ایرانی برای معرفی موسیقی کشورش در خارج از کشور باید داشته باشد، بیان میکند: فردی که قصد چنین کاری را دارد باید سواد و توانایی کافی را برای این کار داشته باشد؛ چون اگر اینگونه نباشد فرهنگ کشور را خیلی ضعیف معرفی خواهد کرد. متأسفانه در موارد زیادی توانایی و سواد کم، ولی امید برای این کار بسیار است.
فعالیت در ژانرهای غربی موسیقی وابسته به سلیقه هنرمند
حضور موسیقی مدرن و غربی در ایران، قاعدتا به بسترسازی خاص خود نیاز خواهد داشت تا آنچه که قرار است توسط هنرمندان ایرانی که به این حوزه گرایش دارند، ساخته شود، اثری درخور باشد و بتواند مخاطب را به خود جذب کند و شاید در این زمینه حتی تا حدی نیاز به رقابت با سطح کیفی آثار غربی باشد.
به هر حال شاید برخی معتقد باشند که فعالیت در ژانرهای موسیقی خارجی در ایران و ساخت قطعاتی در این حوزهها به بومی سازی ژانر مربوط نیاز دارد و یا از طرفی برخی به طور کلی با این عبارت موافق نباشند.
به همین جهت در بخش دیگری از گفتوگو نظر شاهین فرهت را درباره بومی سازی ژانرها جویا شدیم.
این موسیقیدان در پاسخ چنین عنوان میکند: در حوزههایی چون موسیقی راک که خیلی در ایران رواج ندارند، علاوه بر ساخت آثاری به زبان انگلیسی، آثاری را در همین ژانر به زبان فارسی شنیدهام. ولی اینکه هنرمندان این حوزهها به چه صورت عمل کنند به سلیقه اجراکننده بر میگردد. مثلا اگر یک اتریشی یا انگلیسی بتواند تصنیف مجید وفادار را به فارسی بخواند، خود من بسیار خوشحال خواهم شد حتی اگر حین خواندن لهجه داشته باشد.
«چقدر با عبارت بومی سازی ژانرها موافق هستید؟»، میگوید: این مسئله میتواند درست باشد و میتواند درست نباشد. به طور کلی موردی نیست که بتوان درباره آن نظریه داد و بسته به سلیقه اجراکننده است.
شرایط لازم برای ساخت آثار موسیقی دو زبانه چیست؟
این هنرمند درباره ساخت آثار تلفیقی دو زبانه توضیح میدهد: ساخت آثار دو زبانه برای خود من میتواند جالب باشد. ولی وقتی اثری به صورت دو زبانه اجرا میشود، قاعدتا نسخه اصلی بر اساس یکی از زبانهای کار شده در اثر بوده و بخش دوم ترجمه شده است؛ زیرا یک شاعر هیچگاه شعر خود را به دو زبان نمینویسند و همیشه شعری که سروده شده در ابتدا به یک زبان بوده و شاید بعدا به زبانهای دیگر برگردانده شود.
او درباره مواردی که در ساخت آثار دو زبانه باید در نظر گرفته شود، بیان میکند: اجراکننده باید نوع ژانری را که اجرا می کند بشناسد؛ چون این موسیقی نه در ایران شناخته شده است و نه متعلق به ایران است. به عنوان مثال موسیقی کلاسیک که در ایران اجرا میشود، سالها در ایران شناخته شده و جهانی است. ولی موسیقی دو زبانه کاملا از خارج از ایران آمده و به تازگی طرفدار پیدا کرده است و اگر با کلام ایرانی آمیخته شود میتواند به موسیقی ایران کمک کند.
معیارتان برای خواننده؟
در پایان از این هنرمند درباره معیاری که برای انتخاب خواننده به عنوان یک آهنگساز دارد، سوال میکنیم. میگوید: معیار من برای انتخاب خواننده یک کارِ آوازی، آن خوانندهای است که بتواند تکنیک اجرای اثر را داشته باشد و شهرت او برایم اهمیتی ندارم.
انتهای پیام
0 دیدگاه