تحلیلی حریم نیوز: سحرمحمدی
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی حریم نیوز:
خبرکوتاه بود اما تاثیرگذار و تلخ. آن هم برای طرفداران فوتبال، هم قرمزها و هم آبی ها؛
به بهانه حذف سرخابی ها از آسیا، این فوتبال بوی جوراب می دهد!
این خبر در میان صدها خبری که طی روز و در حوزه های مختلف شنیدیم برای فوتبال دوستان بسیار تلخ و شکننده بود چرا که پای یک خیانت در میان است، خیانت آقای مدیرکه تا ریال آخر برد و خورد و حتی به یک جوراب هم رحم نکرد و گفت تا قرون آخرش می برم و نوش جانم!
حتما مطلع هستید که این روزها چه بلاهایی سر هر دو تیم پرطرفدار استقلال و پرسپولیس آمده است و این داستان سردراز دارد و انگاری که پایان ندارد که ندارد و از همه مهمتر اینکه این بار هیچ کس با هیچ کس شوخی ندارد و خطر حذف هر دو تیم از آسیا از رگ گردن هم نزدیک و نزدیکتر است. هر مدیری که بر سرکار آمد مدیر قبلی را کوبید و گفت: تو دزدی و من خوبم! بعدی و بعدی و بعدی ...
که نتیجه اش هم به کام دشمنان شیرین و شیرین تر می شود اما به کام هواداران و طرفداران تلخ و تلخ تر...
محمد حسن انصاری فرد به پرسپولیس و هوادارانش خیانت کرد و پنجره های امید را برای این تیم تبدیل به ناامیدی کرد، آنها را بست و قلب دوم خود که همان پایش بود را با جورابی تارو پود در هم تنیده تر پوشانید و رفت که رفت!
چیزی تلخ از یک تراژدی ... اوساگونا، استوکس، کالدرون، قرارداد یحیی گل محمدی با پدیده و ... همه و همه برای هواداران تبدیل به یک کابوس شدند و همچنان به قوت خود باقیست. اینجا دیگر وزیر و وکیل و وصی کاری از دستشان بر نمی آید، چون سنبه کنفدراسیون فوتبال آسیا پر زورتر است و از همه مهم تر چیزی که در فرهنگ ما ایرانیان نقش بسته و همان واژه معروف و کاربردی «تعارف» است، برای آنها مفهومی ندارد و برای همین پشت درب اتاق انتظار AFC جای تخت خالی نیست چون حال خیلی ها وخیم است و امکانات دیگرجوابگو نیست. انگاری که سونامی شده یا اینکه کرونا تازه به فوتبال روی خوشش را نشان داده و قرار است اولین قربانیش از فوتبال ایران باشد و بس!
اما از آن سو حال استقلال هم چندان تعریفی ندارد و باید با برادر خوانده خود (پرسپولیس) تن به خداحافظی از آسیا بدهد و کام رقبا را حسابی شاد کند. از شما چه پنهان اصلا معلوم نیست که چه خبر است و اصلا کی به کی هست؟ کمیته صدور مجوز حرفه ای که پاتوق خارج از گودی های فوتبال مان شده کجای کارند و اینها تا الان کجا بودند؟ یکی بگوید آقایان اولیایی، مصطفوی، عباسی ، بهروان و سایرین چه نقشی می توانند در مقابل تصمیم AFC داشته باشند که فی الحال روی کارند و خودشان را ناجی سرخابی ها معرفی می کنند؟! به قول داریوش خان مصطفوی خوش اشتهای 500 میلیون یوریویی؛ یکسری از داخل با خبرچینی و مدرک سازی و ارسال آن به کنفدراسیون فوتبال آسیا مقدمات حذف سرخابی ها را از آسیا برنامه ریزی کرده اند و کلا معلوم نیست که چه خبر است؟ سکوت رییس فدراسیون فوتبال و مدیران سابق استقلال و پرسپولیس که بذر خیانت را کاشتند و آه و حسرت را برای هواداران و عاشقان هر دو تیم از خود به میراث گذاشتند هم همچنان محلی از سوال است و گویا همه و همه دست در دست هم داده اند که فعل نخواستن را صرف کنند و به استقبال امیکرون بروند!
مخلص کلام: آقایان! این فوتبال بوی جوراب می دهد...
خبرکوتاه بود اما تاثیرگذار و تلخ. آن هم برای طرفداران فوتبال، هم قرمزها و هم آبی ها؛
به بهانه حذف سرخابی ها از آسیا، این فوتبال بوی جوراب می دهد!
این خبر در میان صدها خبری که طی روز و در حوزه های مختلف شنیدیم برای فوتبال دوستان بسیار تلخ و شکننده بود چرا که پای یک خیانت در میان است، خیانت آقای مدیرکه تا ریال آخر برد و خورد و حتی به یک جوراب هم رحم نکرد و گفت تا قرون آخرش می برم و نوش جانم!
حتما مطلع هستید که این روزها چه بلاهایی سر هر دو تیم پرطرفدار استقلال و پرسپولیس آمده است و این داستان سردراز دارد و انگاری که پایان ندارد که ندارد و از همه مهمتر اینکه این بار هیچ کس با هیچ کس شوخی ندارد و خطر حذف هر دو تیم از آسیا از رگ گردن هم نزدیک و نزدیکتر است. هر مدیری که بر سرکار آمد مدیر قبلی را کوبید و گفت: تو دزدی و من خوبم! بعدی و بعدی و بعدی ...
که نتیجه اش هم به کام دشمنان شیرین و شیرین تر می شود اما به کام هواداران و طرفداران تلخ و تلخ تر...
محمد حسن انصاری فرد به پرسپولیس و هوادارانش خیانت کرد و پنجره های امید را برای این تیم تبدیل به ناامیدی کرد، آنها را بست و قلب دوم خود که همان پایش بود را با جورابی تارو پود در هم تنیده تر پوشانید و رفت که رفت!
چیزی تلخ از یک تراژدی ... اوساگونا، استوکس، کالدرون، قرارداد یحیی گل محمدی با پدیده و ... همه و همه برای هواداران تبدیل به یک کابوس شدند و همچنان به قوت خود باقیست. اینجا دیگر وزیر و وکیل و وصی کاری از دستشان بر نمی آید، چون سنبه کنفدراسیون فوتبال آسیا پر زورتر است و از همه مهم تر چیزی که در فرهنگ ما ایرانیان نقش بسته و همان واژه معروف و کاربردی «تعارف» است، برای آنها مفهومی ندارد و برای همین پشت درب اتاق انتظار AFC جای تخت خالی نیست چون حال خیلی ها وخیم است و امکانات دیگرجوابگو نیست. انگاری که سونامی شده یا اینکه کرونا تازه به فوتبال روی خوشش را نشان داده و قرار است اولین قربانیش از فوتبال ایران باشد و بس!
اما از آن سو حال استقلال هم چندان تعریفی ندارد و باید با برادر خوانده خود (پرسپولیس) تن به خداحافظی از آسیا بدهد و کام رقبا را حسابی شاد کند. از شما چه پنهان اصلا معلوم نیست که چه خبر است و اصلا کی به کی هست؟ کمیته صدور مجوز حرفه ای که پاتوق خارج از گودی های فوتبال مان شده کجای کارند و اینها تا الان کجا بودند؟ یکی بگوید آقایان اولیایی، مصطفوی، عباسی ، بهروان و سایرین چه نقشی می توانند در مقابل تصمیم AFC داشته باشند که فی الحال روی کارند و خودشان را ناجی سرخابی ها معرفی می کنند؟! به قول داریوش خان مصطفوی خوش اشتهای 500 میلیون یوریویی؛ یکسری از داخل با خبرچینی و مدرک سازی و ارسال آن به کنفدراسیون فوتبال آسیا مقدمات حذف سرخابی ها را از آسیا برنامه ریزی کرده اند و کلا معلوم نیست که چه خبر است؟ سکوت رییس فدراسیون فوتبال و مدیران سابق استقلال و پرسپولیس که بذر خیانت را کاشتند و آه و حسرت را برای هواداران و عاشقان هر دو تیم از خود به میراث گذاشتند هم همچنان محلی از سوال است و گویا همه و همه دست در دست هم داده اند که فعل نخواستن را صرف کنند و به استقبال امیکرون بروند!
مخلص کلام: آقایان! این فوتبال بوی جوراب می دهد...
0 دیدگاه