تحلیلی حریم نیوز: کودکان بر این باورند که کسب نمرات خوب برای خوشحال کردن مادرانشان کافی بوده و این امر به طور منفی در روابط عاطفی مادر و فرزند منعکس می شود
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی حریم نیوز:
یک مطالعه دو ساله توسط تیمی از روانشناسان دانشگاه حیدرآباد در میان نوجوانان ۱۰ تا ۲۰ ساله این روند نگران کننده را آشکار کرده و زنگ خطری را در مورد احتمال فاصله گرفتن کودکان از مادرانشان در جامعه طبقه متوسط به صدا درآورده است.
پروفسور مینا هریهاران (Meena Hariharan) از مرکز روانشناسی سلامت دانشگاه حیدرآباد و سرپرست تیم پژوهشی در این باره گفت: تنها با عملکرد تحصیلی می توان مادر را خوشحال یا ناراضی کرد و کودکان در تمام سنین نمی توانند فراتر از این به شادی مادرشان فکر کنند.
آیا جامعه به اندازه کافی برای حفظ پیوند خانوادگی به ویژه بین والدین و فرزندان فعالیت می کند. این سؤالی بود که محققان را به مطالعه واداشت و در عین حال متوجه افزایش تعداد خانوادههای هسته ای و والدینی شدند که به خانه های سالمندان رانده شدند. این تحقیق به این جنبه پرداخت که مادران کودکان را به بهترین شکل درک می کنند، اما آیا کودکان نیز مادر را به همان اندازه درک می کنند؟
این تیم ابزاری با ۳۷ سوال مربوط به مادر تهیه کرد که شامل حقایق اساسی مانند سن، تولد، صلاحیت و غیره تا جنبه های پیچیده ای مانند مسائل بهداشتی، دوست داشتن ها و دوست نداشتن ها، احساسات، آرزوها، دستاوردها و اوقات فراغت بود. این ابزار برای مادران بود که تمام اطلاعات مربوط به خود را در آن پر کند.
در ادامه، یک ابزار موازی برای فرزندان تهیه شد که از آنها خواسته شد همان اطلاعات را در مورد مادرشان بدهند. نمونه، خانواده های طبقه متوسط دارای فرزند در گروه سنی ۱۰ تا ۲۱ سال بودند و در مجموع ۱۶۲ مادر و فرزند در این مطالعه شرکت کردند.
پاسخ های فرزندان در مورد هر یک از ۳۷ جنبه با پاسخ های مادران مقایسه شد. امتیازدهی بر اساس شاخص شباهت انجام شد و نتایج در شش بعد سلامت، اطلاعات واقعی، دوست داشتن و نداشتن، اوقات فراغت، موفقیت ها و عواطف مادری ترسیم شد.
دانش کودکان از این حقایق اساسی در مورد مادران خود ۶۴.۶۲ درصد بود. پروفسور هریهاران گفت: یکی از ابعادی که در آن میزان درک به حداکثر ۷۶.۳۷ درصد رسید، مسائل بهداشتی بود. کمتر از ۵۰ درصد در مورد علاقه مندی و عدم دوست داشتن مادران و کمتر از ۴۰ درصد در مورد زندگی عاطفی مادران آگاهی داشتند. جالب اینجاست که فرزندان فقط ۲۸ درصد در مورد دستاوردها و آرزوهای مادران نظری داشتند. باور قوی در بین بچه ها این بود که نمرات عالی باعث خوشحالی مادران می شود و این پایان همه چیز بود.
نتایج پژوهش نشان می دهد: کودکان با احساس نگرانی و صمیمیت که منجر به تفاهم می شود، مادران را مشاهده نکرده و با آن ها تعامل نمی کنند. پروفسور هریهاران می گوید متأسفانه دو نسل گذشته در هند به دلایل عجیبی این تصور را داشتند که دانشگاه رفتن و به دنبال آن پیشرفت شغلی تنها شاخص موفقیت در زندگی است.
این تأکید بیش از حد بر دانشگاه رفتن شاید همه چیز از جمله روابط انسانی را استتار کرده است. او می افزاید: این مطالعه به وضوح نشان می دهد که کودکان درک درستی از احساسات مادران خود ندارند و اینکه چگونه این امر به طور منفی در رویکرد آنها به مراقبت از مادران منعکس می شود.
تیم پژوهشگران هشدار می دهند: زمان آن فرا رسیده است که والدین جوان فرآیند تربیت فرزند را برای تقویت روابط انسانی و پیوند خانوادگی تنظیم کنند تا مبادا نسل های آینده خود را به خاطر مادی گرایی و دستاوردها از دست بدهیم و جایی برای وابستگی های عاطفی باقی نماند.
سوال اساسی این است که آیا عملکرد تحصیلی خوب تنها پارامتری است که وابستگی عاطفی نوجوانان را با مادرشان را مشخص می کند؟ این روزها جوانان به شدت معتقدند که کسب نمرات خوب درسی تنها راه شاد کردن مادرانشان است و متأسفانه حتی از ضرورت درک نیازهای عاطفی مادران آگاه نیستند.
یک مطالعه دو ساله توسط تیمی از روانشناسان دانشگاه حیدرآباد در میان نوجوانان ۱۰ تا ۲۰ ساله این روند نگران کننده را آشکار کرده و زنگ خطری را در مورد احتمال فاصله گرفتن کودکان از مادرانشان در جامعه طبقه متوسط به صدا درآورده است.
پروفسور مینا هریهاران (Meena Hariharan) از مرکز روانشناسی سلامت دانشگاه حیدرآباد و سرپرست تیم پژوهشی در این باره گفت: تنها با عملکرد تحصیلی می توان مادر را خوشحال یا ناراضی کرد و کودکان در تمام سنین نمی توانند فراتر از این به شادی مادرشان فکر کنند.
آیا جامعه به اندازه کافی برای حفظ پیوند خانوادگی به ویژه بین والدین و فرزندان فعالیت می کند. این سؤالی بود که محققان را به مطالعه واداشت و در عین حال متوجه افزایش تعداد خانوادههای هسته ای و والدینی شدند که به خانه های سالمندان رانده شدند. این تحقیق به این جنبه پرداخت که مادران کودکان را به بهترین شکل درک می کنند، اما آیا کودکان نیز مادر را به همان اندازه درک می کنند؟
این تیم ابزاری با ۳۷ سوال مربوط به مادر تهیه کرد که شامل حقایق اساسی مانند سن، تولد، صلاحیت و غیره تا جنبه های پیچیده ای مانند مسائل بهداشتی، دوست داشتن ها و دوست نداشتن ها، احساسات، آرزوها، دستاوردها و اوقات فراغت بود. این ابزار برای مادران بود که تمام اطلاعات مربوط به خود را در آن پر کند.
در ادامه، یک ابزار موازی برای فرزندان تهیه شد که از آنها خواسته شد همان اطلاعات را در مورد مادرشان بدهند. نمونه، خانواده های طبقه متوسط دارای فرزند در گروه سنی ۱۰ تا ۲۱ سال بودند و در مجموع ۱۶۲ مادر و فرزند در این مطالعه شرکت کردند.
پاسخ های فرزندان در مورد هر یک از ۳۷ جنبه با پاسخ های مادران مقایسه شد. امتیازدهی بر اساس شاخص شباهت انجام شد و نتایج در شش بعد سلامت، اطلاعات واقعی، دوست داشتن و نداشتن، اوقات فراغت، موفقیت ها و عواطف مادری ترسیم شد.
دانش کودکان از این حقایق اساسی در مورد مادران خود ۶۴.۶۲ درصد بود. پروفسور هریهاران گفت: یکی از ابعادی که در آن میزان درک به حداکثر ۷۶.۳۷ درصد رسید، مسائل بهداشتی بود. کمتر از ۵۰ درصد در مورد علاقه مندی و عدم دوست داشتن مادران و کمتر از ۴۰ درصد در مورد زندگی عاطفی مادران آگاهی داشتند. جالب اینجاست که فرزندان فقط ۲۸ درصد در مورد دستاوردها و آرزوهای مادران نظری داشتند. باور قوی در بین بچه ها این بود که نمرات عالی باعث خوشحالی مادران می شود و این پایان همه چیز بود.
نتایج پژوهش نشان می دهد: کودکان با احساس نگرانی و صمیمیت که منجر به تفاهم می شود، مادران را مشاهده نکرده و با آن ها تعامل نمی کنند. پروفسور هریهاران می گوید متأسفانه دو نسل گذشته در هند به دلایل عجیبی این تصور را داشتند که دانشگاه رفتن و به دنبال آن پیشرفت شغلی تنها شاخص موفقیت در زندگی است.
این تأکید بیش از حد بر دانشگاه رفتن شاید همه چیز از جمله روابط انسانی را استتار کرده است. او می افزاید: این مطالعه به وضوح نشان می دهد که کودکان درک درستی از احساسات مادران خود ندارند و اینکه چگونه این امر به طور منفی در رویکرد آنها به مراقبت از مادران منعکس می شود.
تیم پژوهشگران هشدار می دهند: زمان آن فرا رسیده است که والدین جوان فرآیند تربیت فرزند را برای تقویت روابط انسانی و پیوند خانوادگی تنظیم کنند تا مبادا نسل های آینده خود را به خاطر مادی گرایی و دستاوردها از دست بدهیم و جایی برای وابستگی های عاطفی باقی نماند.
0 دیدگاه