به گزارش سمامدیا، خانه بهجامانده از «بهآذین» تا کنون در مسیر ملی شدن با چالشهای مختلفی مواجه بوده است.
سال گذشته بود که کاوه اعتمادزاده، فرزند محمود اعتمادزاده (م.ا. بهآذین)، نویسنده و مترجم فقید خواستار پس گرفتن این خانه از دست بسازبفروشها (۶۰ درصد این خانه سهم بسازبفروش است) و تبدیل آن به یک خانهموزه شد. پس از آن خبر داد که امضاهای نامه منتشرشده در این رابطه، به ۱۶۰۰ رسیده و چهرههای فرهنگی و هنری و ادبی بیشتری از آن حمایت کردهاند. چیزی نگذشت که او گفت هدفش هنوز محقق نشده است و فراخوانی را با عنوان «نجات خانه «بهآذین»» منتشر کرد.
او که در این مدت بارها خواستار ثبت ملی میراث پدریاش شده، در تیرماه سال جاری از اینکه این خانه مورد سرقت قرار گرفته است، خبر داد.
حالا فرزند محمود اعتمادزاده (م.ا. بهآذین) به مناسبت ۲۳ دیماه، زادروز او بار دیگر در نوشتاری با شرح آنچه بر این خانه گذشته، خواسته خود را یادآوری کرده است: «دیماه، زادروز م.ا.به آذین، بزرگمرد فرهنگ ایران گرامی باد!
او با خلق دهها نوشته و ترجمه و نیز فعالیت پرثمر و اصیل صنفی اهل قلم، خدمات بزرگی به فرهنگ ایران و در راستای تربیت اجتماعی نسلها و فرزندان ایران کرد.
یاد او را گرامی میداریم و به گستره و کیفیت خدمات او افتخار میکنیم.
اما مختصری درباره «خانه بهآذین»:
سرنوشت خانه به یادگارمانده از بهآذین، که میراث مهم فرهنگی مردم ایران است، هنوز زیر سایه کشاکش بین فرهنگ و غیر آن است.
تقاضای ثبت ملی «خانه بهآذین» در ابتدای بهار ۱۳۹۹ به مسئولین مربوطه ارائه شد و از آن پس نامهنگاریها و پیگیریهای زیادی انجام شد و گزارشهای مطبوعاتی و عکس و فیلمهای زیادی جهت به نمایش گذاشتن این میراث و لزوم حفظ آن تهیه شد و در دسترس مردم قرار گرفت و بسیاری از فرهنگدوستان و چهرههای فرهنگی و شورای شهر و شهرداری دوره قبل تهران، فعالانه خواهان ثبت آن شدند.
اما در فاصله زمانی اردیبهشت تا تیرماه ۱۴۰۰، خانه بهآذین مورد «خلع ید» قرار گرفت و بر در آن قفل زدند و به کسی اجازه اقامت در آن داده نشد. در نتیجه در تیرماه خانه مورد سرقت گسترده قرار گرفت و صدمات فرهنگی بسیاری وارد شد.
اینک، در دیماه ۱۴۰۰، ۲۲ ماه از تاریخ به جریان انداختن تقاضای ثبت ملی «خانه بهآذین» گذشته و فرهنگدوستان ایران همچنان چشم انتظار عملی شدن این وظیفه و مسئولیت فرهنگی هستند...»
محمود اعتمادزاده (م.ا. بهآذین)، متولد ۲۳ دی سال ۱۲۹۳ بود و درگذشته ۱۰ خرداد سال ۱۳۸۵، نویسنده و مترجم نامدار معاصر بود. او فعالیتهای ادبی خود را از سال ۱۳۲۰ با انتشار داستانهای کوتاه آغاز کرد. در سالهای بعد با ترجمه آثار شکسپیر، بالزاک، رومن رولان و شولوخوف و نگارش خاطرات و تجربیاتش از زندانهای دهه ۱۳۵۰، به فعالیت ادبی خود ادامه داد.
بهآذین در چهارم شهریور ۱۳۲۰ در جریان اشغال ایران و بمباران در بندر انزلی زخمی برداشت که منجر به قطع دست چپ او شد. چون افسر بودن مانع فعالیتهای ادبی و سیاسیاش میشد، از آن شغل استعفا کرد.
از تالیفهای بهآذین به «مهمان این آقایان»، «بسوی مردم»، «قالی ایران» و «گفتار در آزادی» و از ترجمههایش به «بابا گوریو» نوشته انوره دو بالزاک، «دُنِ آرام» نوشته میخائیل شولوخف، «اتلو» نوشته ویلیام شکسپیر، «جان شیفته» نوشته رومن رولان و ... میتوان اشاره کرد.
0 دیدگاه