اگر شما یک کارآفرین هستید یا یک رهبر کسبوکار یا رهبری هر تیمی، مهمترین هنر و شغل شما، توانایی هماهنگ کردن و به نمایش گذاشتن بهترینها در افراد اطرافتان است. شما وظیفه تولید نتایج خاصی را دارید و به تنهایی نمیتوانید این کار را انجام دهید.
وقتی به یکی از این افراد نیاز دارید که یک قدم بزرگ بردارد و انگیزه و هدف کار بیشتری داشته باشد؛ چه کاری میتوانید انجام دهید؟ وقتی فردی که سیستم به او وابسته است؛ به جای ارائه راهکار و نتایج مورد انتظار، بهانه میآورد یا وقتی یکی از اعضای تیم دارای نگرشی متخاصم است و به طور آگاهانه خود را از دیگران دور نگه میدارد؛ یا زمانی که یک فرد با تواناییها و استعدادهای استثنایی، به طور کامل از فرصتهایش استفاده نمیکند؛ واکنش شما چیست؟
بدتر زمانی است که شما استراتژیهای معمول مانند دادن توصیه، انگیزه، بازخورد و تهدید را امتحان کردهاید و بیفایده بودند. آنها تغییر نمیکنند و شما هر روز ناامیدتر میشوید و شاید هم عصبانی به نظر برسید.
حالا، انتخابهای شما در این مرحله چیست؟ اکثر مردم از میان سه گزینه، دست به انتخاب میزنند: آنها را اخراج کنید؛ یک تنبیه دستهجمعی و فیلتر نشده در نظر بگیرید یا سکوت کنید.
«پیتر برگمن» و «هاوی جاکوبسون»، مربیان و متخصصان تدریس رهبری کسبوکارها و تیمها در جهان، در کتاب جدید خود به نام «You Can Change Other People: The Four Steps to Help Your Colleagues» رویکرد چهارمی را به اشتراک میگذارند؛ فرآیندی چهار مرحلهای که به افراد کمک میکند تا خودشان تغییر کنند و دیگران را هم تغییر دهند!
ریشههای مقاومت در برابر تغییر
نکته اینجا است که مردم در برابر تغییر مقاومت نمیکنند؛ بلکه هنگامی مقاومت میکنند که میفهمند قرار است تغییر کنند.
هنگامی که سعی میکنیم افراد را به طور غیرماهرانهای تغییر دهیم؛ وقتی مدام گله و شکایت کرده یا توصیه و سرزنش ناخواسته داریم؛ ناخواسته مقاومت آنها را تحریم میکنیم و به عنوان یک منتقد وضع موجود شناخته میشویم.
آن چیزی که به گوش آنها میرسد؛ خود نقد شما نیست بلکه پیام نقد شما است؛ حالا چه به صورت گفتاری یا ضمنی، اینکه شما بهتر از آنها میدانید و برای پیشرفت باید به شما گوش بدهند.
همیشه این رویکرد شکست میخورد؛ چون باعث شرم و خجالت مردم میشود. شرم یک احساس بازدارنده است. وقتی مردم احساس شرم میکنند؛ دست از اقدام برمیدارند. از آنجاییکه این یکی از احساساتی است که ما کمترین تمایل را به آن داریم؛ تقریبا اکثر ما برای اجتناب از آن دست به هر کاری میزنیم؛ از جمله انکار وجود مشکلی که ممکن است وجود داشت باشد یا انکار تغییر و اینگونه دشمن تغییر میشویم.
مرحله اول: تغییر از یک منتقد به یک متحد
برای کمک به تغییر دیگران چه کاری میتوانید انجام دهید؟
اولین و اساسیترین مرحله از چهار مرحله تغییر دیگران، این است که به آنها به عنوان یک متحد نزدیک شود تا به عنوان یک منتقد. آنها به یک متحد اهمیت میدهند؛ به ظرفیت او برای تغییر اطمینان دارند و مایل هستند با او همکاری کنند و کمک میکنند تا به نقطه بهتری برسند.
متاسفانه، شما همیشه نمیتوانید فقط انگشتان خود را فشار دهید و تصمیم بگیرید که درک یک نفر که ناامیدتان کرده است را تغییر دهید. تکرار جملات تاکیدی مثبت Stuart Smiley کارساز نخواهد بود؛ در عوض باید با نیتهای مثبت احتمالی در پشت رفتار آنها ارتباط بگیرید. آنها در تلاش برای رسیدن به چه چیزهای خوبی هستند؟
به یاد داشته باشید که رفتار همه برای آنها منطقی است. همدلی کردن با در نظر گرفتن نیتهای مثبت آنها، قضاوتهای شما درباره رفتارهای منفی آنها را بهتر میکند و به شما این امکان را خواهد داد تا به عنوان یک متحد نزدیک شوید.
فرمول مجوزگیری
خیلی خوب است که خود را متحد آنها بدانید اما چگونه میتوانید بفهمید که آنها نیز شما را اینطور تصور میکنند؟ یک آزمون خوب این است که از طرف مقابل برای یک گفتوگوی چالشی اجازه بگیرید.
گرفتن اجازه از آنها سخت نیست؛ اگر آنها شما را به عنوان یک متحد قبول کرده باشند و نه یک منتقد! بنابراین، روشی که شما برای آن اجازه میخواهید؛ باید تمایل شما را برای شراکت با آنها بیان کند نه اینکه اراده خود را بر آنها تحمیل کنید.
در اینجا سه مرحله فرمول مجوزگیری آمده است:
۱- با همدلی رهبری کنید.
۲- اطمینان حاصل کنید توانایی مقابله با این موضوع را دارید.
۳- برای شرکت در مکالمه اجازه بگیرید.
برای کارمندی که دارای غرور است و از همتیمیهایش فاصله گرفته است؛ طرز مطرح کردن فرمول مجوز به این صورت میشود: «من میدانم که وقتی بهترین ایدهها به بالای جدول نمیرسند؛ چقدر میتواند ناامیدکننده باشد. من دیدهام که شما در تیمها واقعا خوب کار میکنید. در گذشته، بهترین ایدهها را در معرض دید دیگران قرار میدادید و براساس آنها عمل میکردید. آیا میخواهید با هم درباره این موضوع فکر کنیم؟»
غذای آماده
اگر میخواهید مردم را با خود همسو کنید و بهترین نسخه آنها را به نمایش بگذارید؛ به گونهای به آنها نزدیک شوید که مقاومت آنها را از بین ببرید. رویکرد خود را از یک منتقد به متحد تغییر دهید و به آنها اجازه دهید تا خودشان به شما اجازه دهند تا آنها را کمک کنید که تغییر کنند و بالاتر بروند. به این ترتیب، میتوانید دیدگاه و تاثیر خود را در ایجاد یک فرهنگ محیط کاری قدرتمند، فراگیر و جذاب داشته باشید.
0 دیدگاه