رشد شهرنشینی از زمان جنگ جهانی دوم سرعت گرفت، بهطوریکه جمعیت شهرنشین از 247 میلیون نفر در سال 1950 میلادی به 3 میلیارد نفر در سال 2000 میلادی افزایش یافت. همچنین انتظار میرود جمعیت جهان در سال 2050 به 3/9 میلیارد نفر برسد که 66 درصد آنها شهرنشین خواهند بود و از هر چهار نفر، سه نفر در شهر زندگی خواهند کرد، بنابراین،با این روند در آینده شاهد شهری شدن جهان خواهیم بود.
بهطور قطعی، با گسترش شهرها و رشد جمعیت شهری تقاضا برای مواد غذایی افزایش پیدا کرده و تأمین غذا برای جمعیتهای میلیونی مطرح شده است. فشار جمعیت منجر به بهرهکشی از زمینهای کشاورزی موجود بیش از توان تحمل اکوسیستم و تسریع روند فرسوده شدن آنها میشود و کاهش تولید باعث گران شدن روز افزون مواد غذایی، افزایش سوء تغذیه در جهان و ناپایداریهای اجتماعی خواهد شد. بنابراین، بحران کمبود تولیدات کشاورزی، دسترسی نابرابر به مواد غذایی و گران شدن روز افزون آن از مهمترین معضلاتی است که جامعه بشری در قرن بیستویکم با آن روبهرو است.
همین مساله و کمبود زمین های کشاورزی باعث شده است بسیاری از ساکنان شهرها به دنبال راهی دیگر برای بدست آوردن مواد غذایی باشند. بازاندیشی در روند تولید به مصرف و خودکفایی نیازهای شهری یکی از راهحلهای مطرح شده است. از این رو در قرن حاضر نوعی جدید از کشاورزی محلی در قالب کشاورزی شهری ظهور یافته است. شهرنشینان دوست دارند طعم و بوی سبزی و میوه تازه را از نو کشف کنند، شاهد سبز شدن محیط اطراف خود باشند و در محیط سبز آرام بگیرند. کشاورزی شهری از یک گلدان جعبهای تا مزارع محلی در زمینهای متروکه تا درختهای سربلند روی پشت بام منازل، به سرعت دارد شهرهای جهان را تغییر میدهد. کشاورزی شهری، ایده استفاده از همه فضاها برای کشاورزی و باغبانی است.
آثار اقتصادی کشاورزی شهری
بر اساس آمارهای سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) در سالهای اخیر بهطور میانگین حدود 15 درصد از محصولات کشاورزی جهان در مناطق شهری تولید شدهاند و مزارع شهری توانستهاند پاسخگوی نیاز حدود 700 میلیون نفر از شهرنشینان (معادل یکچهارم کل جمعیت شهرنشینان در جهان) باشند. همچنین کشاورزی شهری نه تنها محصولات تازه و مغذی را برای مصرفکنندگان شهری فراهم میسازد، بلکه میتواند تعداد قابلتوجهی از جوانان جویای کار که روز به روز بر تعدادشان افزوده میشود را نیز مشغول کار کند.
نمونه های متعدد کشاورزی شهری در دنیا
نمونه های متعددی از کشاورزی شهری را در دنیا می توان نام برد؛ برای نمونه در شهر 25 میلیون نفری شانگهای که زمانی بالاترین نرخ رشد جمعیت در بین کلانشهرهای جهان را به خود اختصاص داده بود، کشاورزی شهری همچنان جایگاه خود را در اقتصاد این شهر حفظ کرده است.کوبا باهمین راهبرد توانست بر تحریم های یکجانبه آمریکا غلبه کند. همچنین در شهر داکار، پایتخت کشور سنگال، حدود 7500 خانوار بخشی از نیازهای غذایی خود را از باغچههای خانگی تأمین میکنند؛ در کشور فقیر مالاوی در جنوب شرقی آفریقا نیز حدود 700 هزار نفر از مردم شهرنشین به باغچههای خانگی روی آوردهاند تا علاوه بر تأمین احتیاجات خود، از این راه درآمد اضافهای کسب کنند. صاحبان باغچههای شهری در کشور زامبیا بهطور متوسط سالانه 230 دلار از فروش محصولات خود درآمد کسب میکنند و در کلانشهرهای دیگری مانند باماکو (پایتخت مالی)، آکرا (پایتخت غنا) و کوماسی (دومین شهر پرجمعیت غنا) بسته به فصل و نوع محصولات، بین 60 الی 100 درصد از سبزیجات برگی مصرفی منحصراً در داخل همان شهرها تولید میشوند و این رویه به اشتغال فصلی جمعیتی بین 1000 الی 15000 نفر منجر شده است. در شهر نوآرک واقع در ایالت نیوجرسی آمریکا زمینی که در گذشته محل فعالیت یک کارخانه تولید فولاد بوده است، امروز به یک مزرعه شهری به وسعت بیش از 6400 مترمربع تبدیل شده است؛ مزرعهای که در حال حاضر بزرگترین مزرعه شهری جهان به شمار میرود.
بنابراین کشاورزی شهری به عنوان مولفه اساسی آبخیزداری شهری، نهتنها در ارتقای امنیت غذایی جهان کاملاً مؤثر است، بلکه میتواند در بهبود وضعیت محیطزیست، تغذیه بهتر، کاهش سیل، کاهش فقر، توسعه اقتصادهای محلی، ایجاد شغلهای جدید و نیز استفاده مولد از زبالههای شهری قابلبازیافت، نقش مهمی ایفا کند. لذا برای اینکه کشاورزی شهری بتواند بهخوبی از عهده این نقش مهم برآید، لازم است سیاستهای مناسبی در این زمینه از سوی دولت و مقامات شهری اتخاذ شود. از طرفی ظرفیتهای نهادی بالایی باید در تمامی سطوح اقتصاد ملی وجود داشته باشد تا چالشهای ناشی از توسعه کشاورزی شهری نیز به بهترین وجه مدیریت شود.
0 دیدگاه