تحلیلی حریم نیوز: ورزش به عنوان روح جامعه می تواند نقش بسزایی در رشد اقتصاد و سرمایه گذاری داشته باشد، یک کشور و جامعه رو به جلو دارای ورزش پیشرفته و مدرن با ساختاری قابل قبول در مسیر پیشرفت قرار دارد و از راه ورزش می تواند روح و اقتصادی توانمند را در کالبد جامعه تزریق کند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی حریم نیوز:
نقش ورزش در اقتصاد جامعه
ورزش به عنوان روح جامعه می تواند نقش بسزایی در رشد اقتصاد و سرمایه گذاری داشته باشد، یک کشور و جامعه رو به جلو دارای ورزش پیشرفته و مدرن با ساختاری قابل قبول در مسیر پیشرفت قرار دارد و از راه ورزش می تواند روح و اقتصادی توانمند را در کالبد جامعه تزریق کند.
در حال حاضرورزش یک صنعت یا بازاری پرمخاطب با گردش مالی قابل توجه است که در کشورهای مختلف جهان دارای اهمیت خاصی است. چرا که این صنعت با کمترین سرمایه گذاری و بهترین حالت مدیریت، می تواند سالیانه صدهامیلیارد دلار درآمد ارزی به دنبال داشته باشد.
حضور تیم های ورزشی در مسابقات مختلف جهانی، اعم از دوستانه، المپیک، جام جهانی و .... می تواند در روند رو به رشد اقتصادی هر کشوری تأثیرگذار باشد.
کشورهای متعددی هستند که با صدور بازیکن های ورزشی، برگزاری مسابقات مختلف ورزشی و انجام معاملات ورزشی، توانسته اند خود را از سایر کشورها، متمایز نمایند. از آن جمله کشورها، می توان به کشورهای آمریکای جنوبی یاد کرد.
ورزش جایگاهی برای میدان صنعت اقتصاد
سرمایهگذاری که جامعه با به کارگیری مالیاتهای عمومی در این زمینه انجام میدهد و انتظار دارد که رویدادهای ورزشی توجه تماشاگران و گردشگران ورزشی زیادی را به جامعه و اجتماع آنها جلب نموده و با ورود این ملاقاتکنندگان رونق تجاری بیشتری در جامعه ایجاد گردد.
کره و ژاپن «علیرغم آن که تا قبل از برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال 2002 با رکود نسبی اقتصادی و کاهش درآمدهای ملی مواجه شده بودند برای هر چه باشکوهتر برگزار شدن این دوره مسابقات حدود 10 میلیارد دلار(حدود نیمی از درآمد آن سال ایران) برای احداث و نوسازی ورزشگاهها، جادهها، پلها، هتلها، مراکز تفریحی، اقامتی، توریستی و تأمین امنیت هزینه کردند.» مسابقات رکود نسبی حاکم بر اقتصاد ژاپن و کره از بین رفت پس هدف از هزینه مالیاتها برای برگزاری وقایع ورزشی کسب درآمد و ثروت جدید و کسب اعتبار و حیثیت جهانی میباشد.
نوع دیگری سرمایه گذاری ورزشی، سرمایهگذاری خصوصی است که هدف از آن کسب سودهای آنی و منافع کوتاه مدت میباشد که تأثیر مهمی در جامعه برجای نمیگذارد.
سرمایهگذاری جمعی، در زمینه ورزش و رویدادهای ورزشی دارای اهداف و زمینههای اجتماعی اقتصادی وسیعتری است. این بخشها یا مستقیماً با ورود گردشگران در ارتباط هستند مانند هتلها، رستورانها و کلاً مراکز خدماتی یا غیرمستقیم با گردشگران در ارتباطند و به تهیه امکانات مورد نیاز آنها میپردازند. این سرمایه گذاری ها می توانند رشد اقتصادی قابل توجه ای بوجود آورند
حمایت کنندگان ورزشهای حرفهای و همگانی
ورزش را میتوان به دو بخش حرفهای و همگانی تقسیم نمود، یک گروه نسبتاً کوچک در رأس هرم، که شامل ورزشکاران حرفهای و قهرمانان ورزشی، مثل قهرمانان رقابتهای ملی و یا رقابتهای بینالمللیاند که این نخبگان و قهرمانان به سه طریق مورد حمایت مالی واقع میشوند، این منابع مالی عبارتند از:
حامیان ملی مثل شرکتهای تجاری ورزشی و غیر ورزشی .حمایت تماشاچیان ورزشی.. حمایت مالی از حق پخشهای تلویزیونی و رسانههای گروهی.
یکی از منابع تأمین مالی ورزشهای همگانی (تودهای) دولتها هستند. تحلیلهای اقتصادی دخالت دولت در ورزشهای تودهای (پایین هرم)، مثل ورزش در بین گروهها و اجتماعات کوچک مدارس و دانشگاه است.
در عین حال باید دانست که ورزش مخلوطی از سه بخش دولتی، اختیاری و بخش تجاری میباشد. همچنین دولت در مواقعی هم باید بخش حرفهای را مورد حمایت خود قرار دهد. ولی در عین حال دولت باید مالیات خود را به بخش ورزش حرفهای تحمیل نموده تا از این مالیات برای بهبود ورزش همگانی استفاده نماید،زیرا ورزش همگانی در دراز مدت فواید بیشتری را برای بخش عظیمی از جامعه به دنبال خواهد داشت.
ورزش حرفهای در بسیاری از جوامع به یک صنعت پررونق تبدیل شده است و از زیر سلطه حمایتی بسیاری از دولتها خارج گردیده است. مگر در معدود کشورهای جهان سوم که بیشترین حمایت مالی از ورزش های فاقد کارآیی و درخشش در سطح ملی و جهانی به عمل میآورند. این روند در بسیاری از نقاط جهان بخصوص در سطح حرفهای منسوخ شده است و بیشترین حمایت مالی دولت ها در گسترش ورزش همگانی به عمل میآید.
سرمایه گذاری حامیان در صنعت ورزش به عنوان عنصر آمیختهی بازاریابی ورزشی، از منابع اصلی و رایج در این صنعت به شمار می رود. با این حال، موانعی در راستای جذب حامیان مالی در صنعت ورزش وجود دارد. نتایج نشان داد که در عاملهای عدم بهره گیری از مزایای معافیتهای مالیاتی ناشی از تبلیغات ورزشی؛ نبود اماکن و امکانات مناسب تبلیغاتی در محل رویدادهای ورزشی؛ عدم وجود استانداردهای مالی و کاری؛ انتقال ضعیف پیام تجاری شرکت؛ وقت گیر بودن؛ عدم اطمینان حامیان در سرمایه گذاری در صنعت ورزش به دلیل مشخص نبودن آیندهی سرمایهگذاری و عدم بهرهگیری از مدیران متخصص ورزشی، بین دیدگاههای مدیران شرکتهای خصوصی و مدیران ورزشی در رابطه با موانع حمایت مالی ورزشی تفاوت معنیداری وجود دارد. اما در رابطه با دیگر عوامل تفاوت معنی داری بین گروه ها مشاهده نشد در نهایت مدیران و مسئولین ورزشی بایستی با بهره گیری از متخصصان بازاریابی ورزشی، ایجاد شرایط مناسب جهت ارتباط بهتر دولت با شرکت ها، پوشش رسانه ای، تبلیغات و اماکن و امکانات مناسب تبلیغاتی و نیز با جذب بازیکنان و مربیان مشهور، در راستای رفع موانع جذب حامیان مالی ورزشی شرایط مناسب و بهینه ای را ایجاد نمایند تا حامیان با اطمینان بیشتری در این صنعت سرمایهگذاری نمایند.
امروز در جهان، حمایت های مالی به خصوص حمایت های مالی ورزشی بخش مهمی از فعالیت های بازاریابی را تشکیل می دهند. در ایران هم حمایت های مالی ورزشی روند روبه رشدی را به خصوص در ورزش فوتبال طی می کند. از این رو مدیران شرکت ها باید از فعالیت های بازاریابی اطلاعات کاملی کسب کنند تا بتوانند تصمیمات مهمی از جمله تخصیص منابع برای حمایت های مالی ورزشی اتخاذ کنند. بر اساس نتایج به دست آمده، حمایت های مالی ورزشی باعث ارتقای تصویر شرکت، افزایش قصد خرید، علاقه به شرکت و وفاداری هواداران به حامی مالی می شود. شرکت ها باید در نظر داشته باشند که مراحل بلوغ هواداران یک فرایند زمان بر است و به حمایت مداوم و طولانی نیاز دارد تا در نهایت بتوانند به اهداف بازاریابی خود که همانا بازگشت سرمایه، افزایش سهم بازار و افزایش مشتریان است، نائل شوند.
در کنار صنعت ورزش، فوتبال هم به عنوان صنعتی پولساز شناخته میشود که حتی باعث رشد اقتصادی کشورهاست. طبیعتا ارکان اصلی این صنعت، باشگاهها، مربیان و بازیکنان هستند. با این حال در ایران، باشگاههای ما هنوز به صورت تیم اداره میشوند و مربیان و بازیکنان ما هم با وجود گرفتن پول حرفه ای، حرفهای رفتار نمیکنند. به زبان ساده چرا صنعت فوتبال در ایران از پویایی لازم برخوردار نیست؟
بخواهیم با دید اقتصادی به فوتبال نگاه کنیم، باید بدانیم این رشته از سال 1968 با حضور اسپانسرها و حامیان اقتصادی به آن سر و شکل حرفهای گرفت و از همان زمان، رفته رفته باشگاهها به سمت برند سازی رفتند، اما امروز آنچه در صنعت فوتبال به شکل اقتصادی پیش میرود، الگویی است که در فیفا تعریف شده است: برای هر یک از درآمدزاییهای خودش چندین گارد گذاشته که مبادا اینها دچار آسیب و لطمه بشود. یکی مواردی که به آن اشاره شده: نباید زمینهای ایجاد شود که غیرفوتبالیها و غیرورزشیها بیایند و از این فوتبال، درآمدهای کلانی به جیب بزنند و بروند. یکی از مثالهای ساده آن هم زمانی است که در بلیت فروشی بازیها بازار سیاه به وجود میآید یعنی عدهای در این بازار سیاه سودهایی میبرند که مربوط به ورزش است. در همین ارتباط، کپی رایت یکی از موارد بسیار مهمی است که فیفا روی آن تاکید فراوان دارد. تصمیمگیرندگان فدراسیون جهانی فوتبال در این سالها با برگزاری جلسات متعدد، آیین نامههای سفت و سختی در این زمینه تنظیم شده تا کشورها از قوانین فیفا تخطی نکنند. با وجود این، قانون کپی رایت هنوز بدرستی در ایران اجرا نمیشود. به همین دلیل هم تولیدکنندههای ورزشی بدون هیچ محدودیتی قوانین ها را زیر پا می گذارند. در مجموع فکر میکنم موانع زیادی در ایران وجود دارد که اجازه نمیدهد فوتبال و ورزش ما در حد توان درآمدزایی کند.
رشد اقتصادی یکی از اساسیترین مولفههای اقتصاد کلان است که دست یابی به آن به عنوان یکی از مهمترین اهداف دولتمردان و اقتصاددانان مطرح است. سرمایهگذاری کارا بر منابع انسانی و فیزیکی یکی از راهکارهای رسیدن به نرخ رشد اقتصادی مطلوب است.
دلیل منفی و معنادار بودن رابطه امکانات ورزشی با رشد اقتصادی در گروه کشورهای با درآمد متوسط را میتوان پایین بودن امید به زندگی که سبب کاهش نشاط میشود و کمتر بودن تعداد ورزشگاهها به ازای هر یک میلیون نفر که گرانی امکانات ورزشی را با خود به همراه دارد منجر به عدم بهره وری افراد در گروه کشورهای با درآمد متوسط و تأثیر منفی بر رشد اقتصادی میگردد.
ورزش سرگرمی نیست
ورزش دیگر یک فعالیت تفننی نیست بلکه به یک صنعت پررونق بخصوص در کشورهای پیشرفته تبدیل گردیده است، چنانکه حجم سرمایهگذاریهای انجام شده هم در بخش حرفهای و هم در بخش همگانی بسیار زیاد میباشد.
فوائد مادی و غیرمادی ورزش را نمیتوان نادیده گرفت. هم از بابت منافع مادی آنی که برای شرکتهای تجاری صنعتی به دنبال میآورد و هم از بابت منافع درازمدتی همچون افزایش سطح سلامت و تندرستی بهرهگیری بهتر از نیروی کار و افزایش اشتغال در بخشهای ورزشی و غیرورزشی به دنبال میآورد. لذا لازم هست تا دولتها برای بهرهگیری از مزایای درازمدت ورزش آنرا یک کالای سرمایهای به حساب آورده و برای رونق آن بخصوص در بخش همگانی توجه لازم را برای پیشرفت آن به کار ببندند.
نقش ورزش در اقتصاد جامعه
ورزش به عنوان روح جامعه می تواند نقش بسزایی در رشد اقتصاد و سرمایه گذاری داشته باشد، یک کشور و جامعه رو به جلو دارای ورزش پیشرفته و مدرن با ساختاری قابل قبول در مسیر پیشرفت قرار دارد و از راه ورزش می تواند روح و اقتصادی توانمند را در کالبد جامعه تزریق کند.
در حال حاضرورزش یک صنعت یا بازاری پرمخاطب با گردش مالی قابل توجه است که در کشورهای مختلف جهان دارای اهمیت خاصی است. چرا که این صنعت با کمترین سرمایه گذاری و بهترین حالت مدیریت، می تواند سالیانه صدهامیلیارد دلار درآمد ارزی به دنبال داشته باشد.
حضور تیم های ورزشی در مسابقات مختلف جهانی، اعم از دوستانه، المپیک، جام جهانی و .... می تواند در روند رو به رشد اقتصادی هر کشوری تأثیرگذار باشد.
کشورهای متعددی هستند که با صدور بازیکن های ورزشی، برگزاری مسابقات مختلف ورزشی و انجام معاملات ورزشی، توانسته اند خود را از سایر کشورها، متمایز نمایند. از آن جمله کشورها، می توان به کشورهای آمریکای جنوبی یاد کرد.
ورزش جایگاهی برای میدان صنعت اقتصاد
سرمایهگذاری که جامعه با به کارگیری مالیاتهای عمومی در این زمینه انجام میدهد و انتظار دارد که رویدادهای ورزشی توجه تماشاگران و گردشگران ورزشی زیادی را به جامعه و اجتماع آنها جلب نموده و با ورود این ملاقاتکنندگان رونق تجاری بیشتری در جامعه ایجاد گردد.
کره و ژاپن «علیرغم آن که تا قبل از برگزاری مسابقات جام جهانی فوتبال 2002 با رکود نسبی اقتصادی و کاهش درآمدهای ملی مواجه شده بودند برای هر چه باشکوهتر برگزار شدن این دوره مسابقات حدود 10 میلیارد دلار(حدود نیمی از درآمد آن سال ایران) برای احداث و نوسازی ورزشگاهها، جادهها، پلها، هتلها، مراکز تفریحی، اقامتی، توریستی و تأمین امنیت هزینه کردند.» مسابقات رکود نسبی حاکم بر اقتصاد ژاپن و کره از بین رفت پس هدف از هزینه مالیاتها برای برگزاری وقایع ورزشی کسب درآمد و ثروت جدید و کسب اعتبار و حیثیت جهانی میباشد.
نوع دیگری سرمایه گذاری ورزشی، سرمایهگذاری خصوصی است که هدف از آن کسب سودهای آنی و منافع کوتاه مدت میباشد که تأثیر مهمی در جامعه برجای نمیگذارد.
سرمایهگذاری جمعی، در زمینه ورزش و رویدادهای ورزشی دارای اهداف و زمینههای اجتماعی اقتصادی وسیعتری است. این بخشها یا مستقیماً با ورود گردشگران در ارتباط هستند مانند هتلها، رستورانها و کلاً مراکز خدماتی یا غیرمستقیم با گردشگران در ارتباطند و به تهیه امکانات مورد نیاز آنها میپردازند. این سرمایه گذاری ها می توانند رشد اقتصادی قابل توجه ای بوجود آورند
حمایت کنندگان ورزشهای حرفهای و همگانی
ورزش را میتوان به دو بخش حرفهای و همگانی تقسیم نمود، یک گروه نسبتاً کوچک در رأس هرم، که شامل ورزشکاران حرفهای و قهرمانان ورزشی، مثل قهرمانان رقابتهای ملی و یا رقابتهای بینالمللیاند که این نخبگان و قهرمانان به سه طریق مورد حمایت مالی واقع میشوند، این منابع مالی عبارتند از:
حامیان ملی مثل شرکتهای تجاری ورزشی و غیر ورزشی .حمایت تماشاچیان ورزشی.. حمایت مالی از حق پخشهای تلویزیونی و رسانههای گروهی.
یکی از منابع تأمین مالی ورزشهای همگانی (تودهای) دولتها هستند. تحلیلهای اقتصادی دخالت دولت در ورزشهای تودهای (پایین هرم)، مثل ورزش در بین گروهها و اجتماعات کوچک مدارس و دانشگاه است.
در عین حال باید دانست که ورزش مخلوطی از سه بخش دولتی، اختیاری و بخش تجاری میباشد. همچنین دولت در مواقعی هم باید بخش حرفهای را مورد حمایت خود قرار دهد. ولی در عین حال دولت باید مالیات خود را به بخش ورزش حرفهای تحمیل نموده تا از این مالیات برای بهبود ورزش همگانی استفاده نماید،زیرا ورزش همگانی در دراز مدت فواید بیشتری را برای بخش عظیمی از جامعه به دنبال خواهد داشت.
ورزش حرفهای در بسیاری از جوامع به یک صنعت پررونق تبدیل شده است و از زیر سلطه حمایتی بسیاری از دولتها خارج گردیده است. مگر در معدود کشورهای جهان سوم که بیشترین حمایت مالی از ورزش های فاقد کارآیی و درخشش در سطح ملی و جهانی به عمل میآورند. این روند در بسیاری از نقاط جهان بخصوص در سطح حرفهای منسوخ شده است و بیشترین حمایت مالی دولت ها در گسترش ورزش همگانی به عمل میآید.
سرمایه گذاری حامیان در صنعت ورزش به عنوان عنصر آمیختهی بازاریابی ورزشی، از منابع اصلی و رایج در این صنعت به شمار می رود. با این حال، موانعی در راستای جذب حامیان مالی در صنعت ورزش وجود دارد. نتایج نشان داد که در عاملهای عدم بهره گیری از مزایای معافیتهای مالیاتی ناشی از تبلیغات ورزشی؛ نبود اماکن و امکانات مناسب تبلیغاتی در محل رویدادهای ورزشی؛ عدم وجود استانداردهای مالی و کاری؛ انتقال ضعیف پیام تجاری شرکت؛ وقت گیر بودن؛ عدم اطمینان حامیان در سرمایه گذاری در صنعت ورزش به دلیل مشخص نبودن آیندهی سرمایهگذاری و عدم بهرهگیری از مدیران متخصص ورزشی، بین دیدگاههای مدیران شرکتهای خصوصی و مدیران ورزشی در رابطه با موانع حمایت مالی ورزشی تفاوت معنیداری وجود دارد. اما در رابطه با دیگر عوامل تفاوت معنی داری بین گروه ها مشاهده نشد در نهایت مدیران و مسئولین ورزشی بایستی با بهره گیری از متخصصان بازاریابی ورزشی، ایجاد شرایط مناسب جهت ارتباط بهتر دولت با شرکت ها، پوشش رسانه ای، تبلیغات و اماکن و امکانات مناسب تبلیغاتی و نیز با جذب بازیکنان و مربیان مشهور، در راستای رفع موانع جذب حامیان مالی ورزشی شرایط مناسب و بهینه ای را ایجاد نمایند تا حامیان با اطمینان بیشتری در این صنعت سرمایهگذاری نمایند.
امروز در جهان، حمایت های مالی به خصوص حمایت های مالی ورزشی بخش مهمی از فعالیت های بازاریابی را تشکیل می دهند. در ایران هم حمایت های مالی ورزشی روند روبه رشدی را به خصوص در ورزش فوتبال طی می کند. از این رو مدیران شرکت ها باید از فعالیت های بازاریابی اطلاعات کاملی کسب کنند تا بتوانند تصمیمات مهمی از جمله تخصیص منابع برای حمایت های مالی ورزشی اتخاذ کنند. بر اساس نتایج به دست آمده، حمایت های مالی ورزشی باعث ارتقای تصویر شرکت، افزایش قصد خرید، علاقه به شرکت و وفاداری هواداران به حامی مالی می شود. شرکت ها باید در نظر داشته باشند که مراحل بلوغ هواداران یک فرایند زمان بر است و به حمایت مداوم و طولانی نیاز دارد تا در نهایت بتوانند به اهداف بازاریابی خود که همانا بازگشت سرمایه، افزایش سهم بازار و افزایش مشتریان است، نائل شوند.
در کنار صنعت ورزش، فوتبال هم به عنوان صنعتی پولساز شناخته میشود که حتی باعث رشد اقتصادی کشورهاست. طبیعتا ارکان اصلی این صنعت، باشگاهها، مربیان و بازیکنان هستند. با این حال در ایران، باشگاههای ما هنوز به صورت تیم اداره میشوند و مربیان و بازیکنان ما هم با وجود گرفتن پول حرفه ای، حرفهای رفتار نمیکنند. به زبان ساده چرا صنعت فوتبال در ایران از پویایی لازم برخوردار نیست؟
بخواهیم با دید اقتصادی به فوتبال نگاه کنیم، باید بدانیم این رشته از سال 1968 با حضور اسپانسرها و حامیان اقتصادی به آن سر و شکل حرفهای گرفت و از همان زمان، رفته رفته باشگاهها به سمت برند سازی رفتند، اما امروز آنچه در صنعت فوتبال به شکل اقتصادی پیش میرود، الگویی است که در فیفا تعریف شده است: برای هر یک از درآمدزاییهای خودش چندین گارد گذاشته که مبادا اینها دچار آسیب و لطمه بشود. یکی مواردی که به آن اشاره شده: نباید زمینهای ایجاد شود که غیرفوتبالیها و غیرورزشیها بیایند و از این فوتبال، درآمدهای کلانی به جیب بزنند و بروند. یکی از مثالهای ساده آن هم زمانی است که در بلیت فروشی بازیها بازار سیاه به وجود میآید یعنی عدهای در این بازار سیاه سودهایی میبرند که مربوط به ورزش است. در همین ارتباط، کپی رایت یکی از موارد بسیار مهمی است که فیفا روی آن تاکید فراوان دارد. تصمیمگیرندگان فدراسیون جهانی فوتبال در این سالها با برگزاری جلسات متعدد، آیین نامههای سفت و سختی در این زمینه تنظیم شده تا کشورها از قوانین فیفا تخطی نکنند. با وجود این، قانون کپی رایت هنوز بدرستی در ایران اجرا نمیشود. به همین دلیل هم تولیدکنندههای ورزشی بدون هیچ محدودیتی قوانین ها را زیر پا می گذارند. در مجموع فکر میکنم موانع زیادی در ایران وجود دارد که اجازه نمیدهد فوتبال و ورزش ما در حد توان درآمدزایی کند.
رشد اقتصادی یکی از اساسیترین مولفههای اقتصاد کلان است که دست یابی به آن به عنوان یکی از مهمترین اهداف دولتمردان و اقتصاددانان مطرح است. سرمایهگذاری کارا بر منابع انسانی و فیزیکی یکی از راهکارهای رسیدن به نرخ رشد اقتصادی مطلوب است.
دلیل منفی و معنادار بودن رابطه امکانات ورزشی با رشد اقتصادی در گروه کشورهای با درآمد متوسط را میتوان پایین بودن امید به زندگی که سبب کاهش نشاط میشود و کمتر بودن تعداد ورزشگاهها به ازای هر یک میلیون نفر که گرانی امکانات ورزشی را با خود به همراه دارد منجر به عدم بهره وری افراد در گروه کشورهای با درآمد متوسط و تأثیر منفی بر رشد اقتصادی میگردد.
ورزش سرگرمی نیست
ورزش دیگر یک فعالیت تفننی نیست بلکه به یک صنعت پررونق بخصوص در کشورهای پیشرفته تبدیل گردیده است، چنانکه حجم سرمایهگذاریهای انجام شده هم در بخش حرفهای و هم در بخش همگانی بسیار زیاد میباشد.
فوائد مادی و غیرمادی ورزش را نمیتوان نادیده گرفت. هم از بابت منافع مادی آنی که برای شرکتهای تجاری صنعتی به دنبال میآورد و هم از بابت منافع درازمدتی همچون افزایش سطح سلامت و تندرستی بهرهگیری بهتر از نیروی کار و افزایش اشتغال در بخشهای ورزشی و غیرورزشی به دنبال میآورد. لذا لازم هست تا دولتها برای بهرهگیری از مزایای درازمدت ورزش آنرا یک کالای سرمایهای به حساب آورده و برای رونق آن بخصوص در بخش همگانی توجه لازم را برای پیشرفت آن به کار ببندند.
0 دیدگاه